یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۸

خدمه هواپيماى مالكى، عوامل رژیم و از فرستادگان سپاه تروريستى قدس هستند




يك پايگاه اطلاع رسانى عراق فاش ساخت خدمه هواپيماى نورى مالكى عوامل رژیم و همه از فرستادگان سپاه قدس هستند. به نوشته پايگاه اطلاع رسانى وطن، مقامهاى آمريكايى در سفر نورى مالكى به آمريكا مانع از خروج خدمههاى ايرانى هواپيماى نورى مالكى شدند. به نوشته اين رسانه خبرى عراق: «خدمه اين هواپيما شامل شش تن مىباشند كه ايرانى هستند و پاسپورت ايرانى دارند، اين امر باعث شد كه مقامهاى ذيربط آمريكايى آنها را به هواپيما برگردانند و از دادن اجازه اقامت به آنها در يكى از هتلهايى كه براى هيئت عراقى اختصاص يافته بود، خوددارى كنند».پايگاه اطلاع رسانى وطن نوشت: «مالكى بيهوده سعى كرد مقامهاى ذيربط آمريكايى را براى دادن اجازه ترك هواپيما به خدمه آن قانع سازد اما در برابر پافشارى آمريكا، تلاش مالكى با شكست مواجه شد». منبع خبرى عراق افزود: «خدمهيى كه هدايت هواپيماى مالكى در سفرهاى خارجى را به عهدهدارد، رژیم ايران بعد از نخستوزير شدن مالكى به عراق فرستاده بود. اين اقدام در كادر احساس ترس رژیم ايران از هرگونه نفوذ امنيتى در رابطه با خدمه عراقى صورت گرفته بود و موجب مخالفت و اعتراض تعداد زيادى از خلبانان عراقى كه شايسته ترهستند، گرديده است». پايگاه اطلاع رسانى وطن، در ادامه مطلب خود، نوشت: «يك منبع نزديك به هيئت عراقى كه مالكى را در سفرش به آمريكا همراهى كرد، وضعيت روحى خدمه ايرانى را دردناك توصيف كرد و از اينكه توسط مقامهاى آمريكايى دستگير شوند، ترس آنها را فرا گرفته بود. به‌ويژه اينكه اين شش نفر را فرمانده سپاه قدس قاسم سليمانى براى اين مأموريت كه به توصيف اين منبع مأموريت اطلاعاتى است، كانديدا كرده بود». به نوشته پايگاه اطلاع رسانى وطن: «مسئولين شركت هواپيمايى عراق از اصرار مسئول عاليرتبه عراقى جهت كمك گرفتن از خلبانان ايرانى براى هدايت هواپيماى مسئول مزبور در شرايطى كه خلبانان لايق و زبردستى در دنياى پرواز وجود دارد، ابراز شگفتى كردند.
ایران ب ب ب

بپذیرید شکست خورده اید



حشمت اله طبرزدی
به دلیل درگذشت یکی از بستگان نزدیک باید به شهرستان می رفتم. رفتم و گروهی از هم میهنان که از شهر ها و روستا های دور و نزدیک امده بودند را دیدم. من در این مدت حدود سه ماه ،از تهران دور نشده بودم و با گروه های گوناگون شهری و اجتماعی تماس واقعی نداشتم. اما سفر اخیر برایم بسیار مفید بود.تا پیش از ان مردم به سه دسته ی عمده تقسیم شده بودند. گروه طرفداران موسوی،طرفداران احمدی نژاد و تحریمی ها. به مرور که به شب انتخابات نزدیک می شدیم و به ویژه با راه افتادن ان مناظره های تاریخی از شمار تحریمی ها کاسته می شد و بر شمار دو کاندیدای اصلی اضافه می شد. تا انجا که مناظره ها توانست مردم را به مانند طرفداران دو تیم رقیب به میدان بکشاند. تحریمی ها حدودا در اقلیت قرار گرفتند و من نیز در این اقلیت و بلکه از پیشقراولان ان بودم و از این بابت خوشحال هستم.البته اگر احتمال می دادم مردم در اعتراض به تقلب دست به اعتراض می زنند حتما در انتخابات شرکت می کردم اما به هر حال در ان شرایط حاضر نشدم پای صندوق هایی بروم که از نتیجه ی ان اگاه بودم. این البته یک بحث غیر ضروری در شرایط فعلی است و من نمی خواهم به ان دامن بزنم.

شرکت کنندگان درنظرسنجی سایت فارسی العربیه اعلام کردند



تجاوزهای جنسی در زندانهای ایران برنامه ریزی شده بود

درنظرسنجی سایت فارسی العربیه درمورد موضوع " تجاوزجنسی در زندان های ایران " اغلب کاربران شرکت کننده درنظرسنجی اعلام کرده اند که تجاوزهای صورت گرفته با برنامه ریزی حکومت انجام شده است.دراین نظرسنجی که هزار و240 نفر از کاربران درآن شرکت کرده اند 90 درصد کاربران اعلام کرده اند که تجاوزهای جنسی در زندانهای ایران برنامه ریزی حکومت بوده است.درهمین حال 5 درصد شرکت کنندگان درنظرسنجی اعلام کرده اند که این موضوع ربطی به حکومت ندارد و5 درصد دیگرهم گفته اند که موضوع تجاوزجنسی تبلیغات مخالفین بوده است.گفتنی است به دنبال انتشارنامه مهدی کروبی یکی ازنامزدهای معترض به نتایج انتخابات خطاب به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که در آن از تجاوز به دختران وپسران دستگیر شده درحوادث پس از انتخابات خبر داده بود این موضوع به چالشی بزرگ برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است.درحالیکه محافظه کاران و اغلب ائمه جمعه این موضوع را تکذیب کرده اند وخواستارمحاکمه مهدی کروبی شدند این نامزد معترض به نتایج انتخابات مستندات یکی از این تجاوزها را از زبان یکی از قربانیان منتشر کرده است.کروبی همچنین به تازگی نامه ای را برای صادق لاریجانی رئیس جدید قوه قضائیه فرستاد وخواستار بررسی این موضوع با مقامات قضائی شده است.لاریجانی نیز هفته گذشته یک هیات ویژه برای بررسی حوادث اخیر تشکیل داده وبه آنها دستورداد تا درخواست آقای کروبی را بررسی نمایند و نتیجه را به او گزارش دهند.دراین هیات دادستان کل کشور، معاون اول رئیس قوه قضائیه ورئیس حوزه ریاست این قوه عضویت دارند.

اکنون مرا بودنی دگر می باید


بیزارم از این ظواهر تهی،از این شادیهای پوشالی، از این لحظات مبتذل و زودگذر که در پس آن غفلت و گریزی نافرجام از حقیقت نهفته است ،گریزی بی سود به سوی شکست.بیزارم از امید و دل سپردن به آنچه که فانیست.
از آنچه که خود برای بقا محتاج است و برای دست یافتن به آن باید ننگ تن سپردن به ابتذال و حقارت و حتی خیانت و جنایت را پذیرفت.
بیزارم از این تلاش و تقلایی که در ورای آن مرگ و نیستی نهفته است،تلاشی که متضمن رسیدن به هیچ مقصدی نیست،بیزارم از خود و تو شب زده نیز که در شبی به تاریکی شبانگاه من گرفتاری ولی مسخ این ظلمت نورنما گشته ایبیزارم از گریزان بودن از نور و تن دادن به این بودن بیهوده و از این خنده های تلخ و زهراگین که پشتوانه اش را با غم و پوچی که خود خالق آنیم ساخته ایم .
بیزارم از این شب سیاه که هرگز قلب هیچ سپیده ای برای آن نتپید و اگر هم تپید آن جوهره نورانیش را با ظلمت شب در آمیختیم و آلودیم.بیزارم از تظاهر به آنچه که نیستم ولی بودنش ستودنیست.
بیزارم از دانستن راه و بیراهه را پیمودن.براستی من کیستم چیستم و چرا آمده ام به این سرای خاکی؟آیا میتوان به حقارت پذیرفتن آن تن بسپارم که آمدنم فقط برای گذری مبتذل از این لحظات گرانبها بوده است؟آیا میتوانم خودم را ،روحم را محدود به این حصار خاکی بدانم؟روحی که پرواز را آموخته ولی اسیر خودکامگیهای نفسم گشته است.نفسی که ذلت را در من عزت می بیند و حقارت را در من شرافت. براستی آیا صعود دست نیافتنیست و دل دادن به آن و نیزاجتناب از سقوط جرم است همانگونه که اهریمن زمان آن را برای من و همنوعانم جرم می پندارد؟آری هر گاه با قلبی آکنده از صداقت وسادگی و حسی از نوع تمنا و نیاز در برابر روحم زانو زدم ندایی جز طغیان بر خود و طاغوت از او نشنیدم.روحی که چکیده ای از روح آن یگانه بی همتاست.روحی که مرا فراتر و ماورای این بند و این خاک واین نوع بودن می داند.روحی که واژه بودنم در این سرا را با سرافرازی در سایه ابدیت و جاودانگی متجلی و متعالی نمود.روحی که آسمانیست و تکامل و صعود را در آسمانی بودنم می داند.روحی که مرا میخواند تا آینه زنگ گرفته دل را در این کوته سفر زمینی جلا داده و بی هیچ آرایه خاکی و پیرایه زبونی، راهی مدینه فاضله ای شوم که خلق شده ام برای آن و لایق گشته ام برای کوشش فتحش.مدینه ای که منزه است از ظلمت، و پاک است ازتظاهروتجمل، از نخوت ونفرت ،وذلت وبند .مدینه ای ملکوتی و آسمانی که آن یگانه مبری ازکاستی، خشت زرینش را از عشق لا یتناهیش به من و تو بنا نهاد و ستونش را از نور محبتمان به ذاتش برافراشت و بهایش را فقط در سرافرازی، سربلندی و آزادمنشی من و تو در این دار فانی نهاد.
من آن بودم که آزاد ورها آفریده شدم همچون بادی هستی نورد . پاک ومطهر خلق شدم چونان شبنمی بر عصمت برگی سبز و دادخواه و ظلم ستیزبه تیزی تیغ فریاد و قیام.ولی افسوس در این عرصه خاکی بلا و آزمایش، دانه دانه برگهای سبز عصمتم را به خشکی و زردی تند باد گناه وعصیان سپردم و دردا و ندامتا که رهاییم را با دستان خویش به قفس ذلت و بند اطاعت ازطاغوتیان تقدیم کرده و رخ قبله بندگی آن یگانه را به سوی بتهای تهی ولی زراندود دژخیمان گردانیدم وفریاد سهمگین و خروش مهیبم را که فروپاش بنای تمامی کاخهای ظلم استکبار و اهریمن بود را در آتش سکوتی مرگبار سوزاندم.و اکنون مرا بودنی دگر می باید،.خودرا باید دیگری سازم، همانگونه دیگری که در بدو ، آن بی همتا آفرید، آزاد و رها ، پاک و مطهر، دیگری سرکش و عاصی بر غیر او و تازنده و غران برصفوف شکننده سپاه اهریمن.باید از این ویرانه دژی سازم ، مستحکم وپایدار در برابر بنای فانی ظلم وظلمت و جهل، واین طغیان است که مرا با مالک ملکوت پیوند می دهد، پیوندی جاودان و ناگسستنی.
آری اکنون از ژرفای یقین و اعماق ایمان می دانم ره این صعود اهورایی، این هجرت عظیم وصف ناپذیر که در سیطره علم منتهی به سد این بشر، هرگز نگنجد.به نویدبخشی سپیده در ظلمت کور شبهای غربتم سوگند،به نگاه سیمین مملو از اندوه ماه که بر سردی غربت و فرجام بد ما آدمیان گمراه در خود می شکند سوگند ، به پیام طلایی محزون غروب خورشید که از عصیانم بر ایزد مقتدر وخشمش از تمسک هولناک بشر به بتها و خدایانی زبون ازجنس خودمان در خود می سوزد و میگرید و می گدازد سوگند، که فقط دراین خروش انقلابیست،درکشمکش این نبرد پاک بر خود و طاغوتیان زمان است ودر تشعشع نقره ای شمشیر بران اهل او علیه باطل است که ایزد ذره ذره وجود تاریکم را با نور عشق خود در خواهد آمیخت و برای باری دیگر مرا و تیرگیهایم را از گذر این دریای پرتلاطم فساد و آزمون پاک خواهد گردانید و مرا این گمکرده ره غریب را ، سربلند و پیروز، منزه ولایق گشته ، رهنمون ماورای اوج شرافت و عزت و نور و در نهایت دیدار خود و آن مدینه ملکوتی گرداند .
فریاد سوخته - عرفان بلوچ

شنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۸

نبرد قلب عاشق با هزاران دشنه سرخ


تقدیم به سرمچاران سرزمینم که تنها با سلاح غیرت و ایمانشان به مبارزه با این طاغوتیان برخاستند و پرچم شرافت و عزت را در بلوچستان به اهتزاز درآوردند

درون یک شب تار

سکوتی مبهم و اندوه فریاد

میان خوف و ترس این زمانه

نبردی گشت آغاز

نبردی نا برابر

نبردی پر دلاور

نبرد آهن و خونن

برد گوله و جون

نبرد دیو و ایمان

نبرد مرد و شیطان

نبرد قلب عاشق با هزاران دشنه سرخ

نبرد شیشه و سنگنبرد عشق و نیرنگ

نبردی پاک با یاران بی باک

میان خوف و اندوه و تباهی

نبردی سرخ همچون اشک مادر

به روی گونه های این زمانه

نبردی همچو پرهای چکاوک

به سوی نور ایمان و شهادت

نبرد سرمچاران دلاور

از برای اهتزاز بیرق حق و سعادت


یارمحمدزهی - خاش

پول نفت ایران در اردن نیز فتنه می‌آفریند!..

رسانه‌های عربی مدعی هستند که ایران به عنوان بزرگ ترین کشور دارای دولت شیعی مذهب در تلاش برای گسترش شیعه‌گری و تشنج در کشورهای عربی است که عمدتا سنی مذهب هستند. برخی متفکران جهان عرب هشدار داده اند که ایران درصدد احیای دوره صفویان است.
به گزارش بی بی سی: اردن شش شهروند این کشور را به علت تلاش برای ترویج مذهب شیعه و تحریک به تنش‌های قومی محاکمه کرده است.این افراد، ماه پیش بازداشت شدند و از آن زمان در بازداشت به سر می‌بردند. محاکمه این شش نفر پشت درهای بسته و در یک دادگاه امنیتی صورت گرفته است.در مورد این افراد گفته شده که آنها جلساتی برگزار کرده اند که در آن، دیگران را به مذهب شیعه دعوت کرده و کتاب‌هایی در این زمینه پخش کرده اند.قانون اساسی اردن آزادی های مذهبی را تضمین می‌کند و داشتن مذهب شیعه در این کشور جرم محسوب نمی‌شود. دستگیری این اشخاص نشانه از اتصالات مشبوه آنها با جهات خارجی چون ایران دارد.جمعیت شیعیان اردن به چند صد نفر می‌رسد که عمدتا در شمال اردن به سر می‌برند. از زمان اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳، تعداد زیادی از شیعیان عراق وارد این کشور شده اند. و ایران سعی کرده است از آنها به عنوان طعمه‌هایی برای نشر افکار افراطی و تکفیری و فتنه انگیز خود در منطقه استفاده کند.برخی کشورهای عربی نسبت به نفوذ ایران در لبنان و مناطق فلسطینی حساس هستند و نسبت به ادامه این نفوذ هشدار داده اند.به گمان تحلیلگران، دولت اردن نیز نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه و در این کشور از طریق ترویج مذهب شیعه است.پادشاه اردن چهار سال پیش در اظهاراتی که بعدها گفت در نقل آن اغراق و تحریف شده، نسبت به شکل گیری هلال شیعی در منطقه هشدار داده بود.فواد حسین، تحلیلگر جنبش های اسلامی نیز به روزنامه نشنال چاپ امارات گفته است این محاکمه دارای پیام سیاسی است و با آنچه در مصر علیه حزب الله لبنان در جریان است، همزمان شده است.هفته پیش محاکمه بیست و شش نفر که متهم به برنامه ریزی برای انجام حملاتی در خاک مصر به نیابت از حزب الله لبنان بودند در این کشور آغاز شد.رسانه‌های عربی مدعی هستند که ایران به عنوان بزرگ ترین کشور دارای دولت شیعی مذهب در تلاش برای گسترش شیعه‌گری و تشنج در کشورهای عربی است که عمدتا سنی مذهب هستند.برخی متفکران جهان عرب هشدار داده اند که ایران درصدد احیا دوره صفویان است.در دوره صفویان قدرت در جهان اسلام بین دو امپراتوری عثمانی سنی مذهب و امپراتوری صفوی شیعه مذهب تقسیم می‌شد. و به باور مورخین، صفوی‌ها عادت داشتند تا به زور شمشیر و اعمال قدرت مذهب سنی‌ها را تغییر دهند.صفویان در راستای شیعه کردن مردم ایران جنایتهایی را مرتکب شده که تا امروز تاریخ شاهد نمونه‌هایی از آن نبوده و نیست. در نتیجه‌ی این اعمال قدرت و جنایتهای وحشیانه بسیاری از مناطق مرکزی ایران در مدت بسیار کمی تحت اجبار شیعه شدند. و از آنجا که قدرت صفویان ستمگر در مناطق مرزی کمتر بود تا کنون مناطق مرزی ایران بر دین خود ثابت قدم مانده اند.تاریخ صفویت نشانه‌ی یک بحران عمیق و نقطه انعطاف بسیار شدیدی در جامعه‌ی ایران بشمار می‌آید. مؤرخان بر این عقیده اند که ستاره‌ی نبوغ ایران در جهان با روی کار آمدن تصور تکفیری و کینه‌توز و آدمکش و ضد انسانی صفویت از آسمان تاریخ جهان سقوط کرد…امروز پس از رشد تفکر افراطیها در جامعه‌ی ایران و بدست گرفتن قدرت بار دیگر خطر رشد تصورات افراطی و ضد انسانی در منطقه همه را به ترس و واهمه وا داشته است.
سنی نیوز

مبارزان راه حق


«طاغوت» شاخ و دم ندارد..!

آیا به راستی طاغوت درتاج و تشکیلات سلطنتی تحققّ می‌یابد یا درعبا وعمامه و تشکیلات ولایتی هم امکان ظهور و بروز دارد؟
عبد العلی بازرگان
آشنائی مردم ما با واژه “طاغوت” به دوران قبل از انقلاب بر می‌گردد و پیش از آن، مردم کوچه و بازار اطلاع چندانی از این عنوان نداشتند. به گمانم مرحوم طالقانی که مفسری مجاهد بود، برای نخستین بار این اصطلاح قرآنی را، که در وصف چهره‌های طغیانگر تاریخ همچون فرعون به کار رفته است، برچسب مناسبی برای دیکتاتوری شاه یافته و در تفسیر و خطابه‌های خود مورد استفاده قرار می‌داد. دکتر شریعتی نیزکه موضوع “واژه شناسی قرآنی” را در کلاس‌های “حسینیه ارشاد” باب کرده بود، از این عنوان بسیار بهره می‌گرفت.
در سالیان قبل از انقلاب که ریشه مفاسد و سرنخ مشکلات برای توده‌های مردم آشکار نبود و همه گرفتاری‌ها به اطرافیان اعلیحضرت! که گزارش‌های غیر واقع به شرف عرض ملوکانه می‌رسانند!؟ ، حواله داده می‌شد، عنوان “طاغوت” به اصطلاح جا نمی‌افتاد، اما وقتی با عملکردهای خودسرانه خلاف قانون و سرکوب خونین مردم، به خصوص در هفت سال آخر، سرانجام برای همگان آشکار گردید که «آب از سرچشمه گل آلود است»، و شعار: “مرگ بر شاه” میلیونی و مردمی شد، واژه “طاغوت” روزمره و روزنامه‌ای گشت!
کلمات و اصطلاحات هر زبانی وقتی به زبان و فرهنگ دیگری ترجمه و انتقال داده می‌شوند، بخشی از بار معنائی خود را از دست می‌دهند و به اصطلاح ابتر می‌شوند. کلمه طاغوت نیزکه دلالت بر طغیان ِ تمامیت طلبی، زیاده خواهی افراطی و تسلط بر دیگران می کند، از این قبیل است. اما توده‌های مردم فقط مفهوم ” ثروتمندی و اشرافیت” را از آن استنباط می‌کنند؛ می‌گویند فلانی خانه طاغوتی دارد، یا ماشین و مبلمانش طاغوتی است و با آدم‌های طاغوتی رفت و آمد دارد! گوئی اشکال شاه فقط کاخ‌های متعدد و ثروتش بود!؟ در حالی که در مثلث: زر و زور و تزویر، ثروت ِچپاول شده تنها رأس اول انحراف است و دو رأس دیگر، یعنی قدرت و فریبِ دینی کمتر از آن، و فساد حکومت و دین انحرافی سبک‌تر از فساد اقتصادی نیست!
به تعبیر طالقانی:“طاغوت از ماده طغیان، سرکشی و خروج از مسیر طبیعی و فطری است. طغیان آب، آن است که از بستر طبیعی خود بیرون رود و آبادی و مزارع را ویران کند. طغیان شخص بر خود چیرگی خوی خود بینی …. و طغیان بر خلق، سلطه جابرانه بر حقوق و مواهب آنهاست که نتیجه‌اش فساد در زمین می باشد.”طاغوت که وصفی برای نشان دادن شدت طغیان یک انسان بر سایر انسان‌ها و خروج از مرزهای قانون و حاکمیت ملت است، بزرگ‌ترین مانع خداپرستی در جامعه و منهدم کننده معنویت و اخلاق می‌باشد.
باز هم به قول طالقانی:“تا اندیشه از اوهام کفرآمیز و سلطه طاغوت پاک نشود، ایمان به خدا در آن تجلی و تحرک و پیوستگی نمی یابد.”عالمان واقعی دین گفته‌اند ازپیام‌های قرآن برای زمانه خود سود ببرید و خود را مخاطب آن قرار دهید. اینک باید پرسید آیا فقط در نظام شاهنشاهی پیرو منویات ملوکانه و مأمور اوامر آریامهری شدن شرک و شخصیت پرستی است، یا در نظام ولایت مطلقه فقیه هم چنین شیوه‌هائی مغایر توحید و خداپرستی است؟
فرعون می‌گفت:“جز رأی و نظر من شما حق رأی واظهار نظر ندارید و من جز به راه رشد شما را نمی برم”(ما أریکم إلا ما أری وما أهدیکم إلا سبیل الرشاد)آیا ادعای آقا بالاسری و قیمومیت داشتن و مردم را صغیر و یتیم و محجورنامیدن و نیازمند “شورای نگهبان” و”مجمع تشخیص مصلحت” و “نظارت استصوابی” دانستن آنها را “رشد” می‌دهد، یا احترام به آزادی و اختیار خداداد و کرامت و منزلت آنها؟
فرعون با توهین به ملت، شخصیت آنها را خوار و خفیف کرده بود تا اطاعتش کنند (فاستخف قومه فاطاعوه)، آیا یکسره ملت را “اغتشاشگر” وخائن خواندن و انتظاراطاعت بی چون و چرا از رهبری داشتن نشانه های طغیان نیست؟
فرعون فقط قرائت خود از دین ِ زمانه اش را به رسمیت می شناخت و از این که ساحران بدون اجازه او!! به حضرت موسی ایمان آورده بودند، آنها را تهدید به مرگ می کرد، آیا شعار: “مرگ برضد ولایت فقیه” ادامه همان شیوه ها نیست؟
فرعون طرفداران موسی را “گروهک” (شرذمه قلیلون) و شاه آنها را “خرابکاران” کمترازانگشتان دو دست! می‌خواند، آیا عنوان “خس و خاشاک” نامیدن اکثریت ملت شیوه‌های فرعونی نیست؟
فرعون مخالفین‌اش را به براندازی و تغییر نظام متهم می‌کرد وبا تحریک فریب کارانه توده‌های ناآگاه مردم مدعی می‌شد آنها می‌خواهند شما را از شهر و دیارتان بیرون کنند و نظام برتر شما را دگرگون سازند (یریدان ان یخرجاکم من ارضکم و یذهبا بطریقتکم المثلی)، آیا اصطلاحات براندازی قانونی! و انقلاب مخملی! و رنگی از همان ترفندهای طاغوتیان نیست؟
آیا شاه با پخش اعترافات تلویزیونی از زندانیان سیاسی توانست دوام و بقای خود را تضمین کند که در نظام ولائی و “فقیه سالاری” از چنین شیوه های نخ نمائی یکسره استفاده می‌شود؟
قبل از انقلاب سرلشکر”ازهاری” جمعیت میلیونی در تظاهرات را “اعراب فلسطینی” می‌دانست که روزها با ریختن دوا قرمزدر کف خیابان‌ها، دولت را به خون ریزی متهم می کنند! و شب ها با نوار “الله اکبر” در پشت بام‌ها ادعای جمعیت می کنند! آیا وابسته شمردن معترضین نتایج انتخابات به بیگانگان، نسبت دادن کشتارهای خیابانی و دانشگاهی به گروه هائی ازملت! و تخریب ماشین و خانه فریاد کنندگان شبانه “الله اکبر”، که طاغوتیان سابق هم چنین بی‌حرمتی‌هائی نمی‌کردند، طغیان محسوب نمی‌شود؟
آیا به راستی طاغوت درتاج و تشکیلات سلطنتی تحققّ می‌یابد یا درعبا وعمامه و تشکیلات ولایتی هم امکان ظهور و بروز دارد؟
قرآن برای مبارزه با طغیان تمامیت طلبان، چند سفارش ساده کرده است:• طاغوت را نباید باور کرد و به رسمیت شناخت (بقره ۲۵۶، نساء ۵۱ و۶۰)• به ولایت طاغوت پیوستن کفر است (بقره ۲۵۷)• سخن طاغوت نه تنها “فصل الخطاب” نیست، بلکه نباید به حکم و داوری او گردن نهاد (نساء ۶۰)• از تعبد وتسلیم بی چون و چرا نسبت به طاغوت باید جدا اجتناب کرد (زمر۱۷ و نحل۳۶)والذین اجتنبواالطاغوت ان یعبدوها وانابواالی الله لهم البشری فبشرعبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه (زمر۱۷)کسانی که از سرسپردگی به طاغوت کناره گیری می‌کنند و به سوی خدا بر می‌گردند، بشارت شایسته آنهاست. پس بندگان مرا بشارت ده که (به جای تمکین از طاغوت، با آزادمنشی) سخن را می‌شنوند و از بهترین آن پیروی می‌کنند
سنی نیوز

آغاز فروش زمینهای متعلق به بلوچها در بلوار فاضلی زاهدان توسط مسئولین غیر بومی



زمینهای بلوار فاضلی زاهدان که مدتی قبل توسط مسئولین غیر بومی، از صاحبان اصلی آنها که بلوچهای بی بضاعت و فقیری بودند، گرفته شد، از چند روز گذشته توسط مسئولین به مزایده گذاشته شد، هنوز معلوم نیست چند قطعه از این زمینها به فروش رفته یا اینکه خریداران چه کسانی هستند.
مالکان قبلی این زمینها حتی توان اینکه برای خود ساختمانی در حد استاندارد که در مقابل بارندگیها و حوادث جزئی طبیعی توان مقاومت داشته باشدرا، هم نداشتند بسیاری از آنان بر روی قطعه زمین خود چادری نصب کرده یا با حلب و چوب سرپناهی برای خود ساخته بودند.
اکنون آنها تنها نظاره گر تصاحب محل سکونتشان توسط افرادی هستند که به میل مسئولین مالک زمینهای آنان شده اند.این احتمال وجود دارد که غیر بومیان مالک جدید این زمینها باشند و بلوچهایی که توانایی مالی دارند موفق به خرید این زمینها هم نشوند.
متاسفانه دولت نهم که ادعای عدالت گستری داشت در بلوچستان ضعیف ترین عملکرد را داشت که فشارهای اقتصادی بر مردم و انسداد مرز تنها بخشی از فشارهای اعمال شده بر بلوچها بود این فشارها تا انجا پیش رفت که آنها به جای کمک به فقر زدایی خود، به گسترش فقر در بلوچستان دامن زدند تصاحب زمینهای بلوار فاضلی زاهدان نمونه بارزی از تلاش برای گسترش فقر ر بلوچستان بود.
بلوچه گپ

توقیف محموله تسلیحاتی کره شمالی در راه ایران



دیپلمات‌های غربی می‌گویند امارات متحده عربی یک کشتی که حامل محموله تسلیحاتی کره شمالی برای ایران بوده را ‌توقیف کرده است.خبرگزاری رویترز به نقل از دیپلمات‌هایی که نامی از آنها نمی‌برد، گزارش داده است این کشتی در ۱۴ ماه اوت (۲۳ مرداد ماه) به دلیل نقض تحریم‌های کره شمالی توقیف شده است.به گفته این دیپلمات‌ها، موشک‌انداز، چاشنی و تجهیزات آر پی جی از جمله اقلام این محموله نظامی بوده است.برپایه این گزارش کشتی توقیف شده، یک کشتی استرالیایی با نام «ای ان ال-استرالیا» است، که با پرچم کشور باهاماس در حرکت بوده است.رویترز به نقل از منابع دیپلماتیک خود می‌افزاید امارات متحده عربی، توقیف این کشتی را در همان موقع به کمیته تحریم‌های کره شمالی در شورای امنتیت گزارش کرده است. بر پایه این گزارش در تاریخ ۲۵ اوت (سوم شهریور) این کمیته نیز طی نامه‌ای به پیونگ یانگ و تهران خواستار پاسخگویی کره شمالی و ایران در ظرف ۱۵ روز شده است.یکی از دیپلمات‌های غربی که خواسته نامش فاش نشود به خبرگزاری رویترز گفته است: «برپایه تجارب گذشته... ما انتظار پاسخ خیلی دقیقی نداریم.»به گفته منابع دیپلماتیک خبرگزاری رویترز، کشتی توقیف شده متعلق به یک شرکت استرالیایی است که آن شرکت نیز به نوبه خود تحت کنترل یک شرکت چند منظوره فرانسوی است؛ در عین حال امور مربوط به صادرات این محموله نظامی به وسیله یک شرکت ایتالیایی در شانگهای صورت گرفته است.رویترز یادآوری می‌کند که منابع دیپلماتیکش از ذکر نام‌های این شرکت‌ها خودداری کرده‌اند.رویترز به نقل از یکی از منابع دیپلماتیک خود می‌افزاید که محموله این کشتی عنوانی گمراه کننده داشته است، به طوری که در بارنامه قید شده بود که کشتی حامل «ماشین‌های حفاری نفت» است.به گفته دیپلمات‌های غربی به نظر می‌ر سد که تهران و پیونگ یانگ هر دو قطعنامه ۱۸۷۴ شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرده باشند؛ این قطعنامه صادرات جنگ‌افزار از کره شمالی را منع کرده و به دولت‌ها اجازه می‌دهد ضمن بازرسی محموله‌های مشکوک، اقلام ممنوعه را ضبط و معدوم کنند.پس از انجام دومین آزمایش هسته‌ای پیونگ یانگ درماه اوت، قطعنامه ۱۸۷۴ در شورای امنیت سازمان ملل علیه کره شمالی به تصویب رسید.

رادیو فردا

جمعه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۸

تلگراف فوری اهل سنت ایران به مسلمین جهان!

پس به شما ای مسلمین جهان! علماء و دانشمندان، نخبگان و فرهنگیان، پدران و مادران، خواهران و برادران، بیوه زنان و یتیمان، بیماران و محتاجان، و همه اقشار امت اسلامی! سلام عرض می کنیم و از خداوند منان برای خویش و یکایک شما طلب رحمت و برکت و مغفرت می کنیم.در ماه مبارک رمضان بهترین موسم عبادت و معنویت، ماه قرآن کریم و فتوحات اسلامی، ماه دعا و بخشش و نجات از دوزخ، و در ماه تزکیه و تربیه، ماهی که یک شب آن از هزار ماه عبادت بهتر است و در ماهی که هر مسلمان سعی و تلاش می کند که رابطه اش با معبود و پرودگارش را بهتر کند، از گذشته با توبه و ندامت و پشیمانی فاصله بگیرد و با استفاده از لطف و کرم و بخشش و رحمت و مغفرت پروردگارش خویش را به معبود محبوبش نزدیک تر گرداند، با کلام مجیدش انس بگیرد با ذکر و یاد او اندرونش را صیقل دهد و با صدقه و احسان به بندگان او تعالی نام خویش را در لیست بندگان شاکر الله متعال درج کند، و با دعاهای عاجزانه و سرشار از اشک شوق و محبت و ندامت همه خواسته های خویش را به بارگاه بی نیاز او فرستد و از او بخواهد که حاجات و مشکلات و نیازهایش را برآورده کند، در این ماه فضیل و پربرکت و در این مناسبت عظیم ما اهل سنت ایران علاوه بر اینکه تک تک ما از کوچک و بزرگ و زن و مرد دست نیاز به بارگاه الله ذوالجلال بلند کرده و شب روز از خداوند کریم و منان می خواهیم که مشکلات ما را حل کند: لازم دیدیم خدمت یکایک افراد امت اسلامی در سراسر جهان عرض کنیم که در طلب حوائج معنوی و مشکلات عدیده پیش رو با ما همنوا و همصدا شوند تا شاید خداوند زودتر از موعد مقرر دعاهای ما را اجابت کند و مشکلات ما را بر آورده گرداند. پس به شما ای مسلمین جهان! علماء و دانشمندان، نخبگان و فرهنگیان، پدران و مادران، خواهران و برادران، بیوه زنان و یتیمان، بیماران و محتاجان، و همه اقشار امت اسلامی! سلام عرض می کنیم و از خداوند منان برای خویش و یکایک شما طلب رحمت و برکت و مغفرت می کنیم. التماس عاجزانه ما از شما سروران و بزرگواران این است که در این بهار عبادت و موسم معنویت در این ماه مبارک رمضان، ما را از یاد نبرید، و مشکلات ما را مشکلات خود بدانید و برای حل آن دعا بفرمایید. برای آنکه فراموش نکنید خواسته های خویش را به شکل دعا خلاصه می کنیم و از شما آرزو داریم که علاوه بر آمین گفتن با ما آنها را جزو أولویت در دعاهای شبانه خویش قرار دهید. چه طبق حدیث صحیح دعای مسلمان برای برادر مسلمانش در غیاب او قبول می شود. و علاوه بر آن فرشتگان به شما خواهند گفت و لک مثل ذلک یعنی هرچه از خداوند برای برادران اهل سنت خود در ایران بخواهید فرشتگان همان خواسته را از خداوند برای شما خواهند خواست. الها! پروردگارا! ترا به ذات گرامی و أسمای حسنی و صفات علیایت سوگند می دهیم که دعا های ما را هرچه زودتر قبول فرمایی!. خدایا! قرنهاست که سرزمین توحید و سنت در کشور پهناور ایران بوسیله بعضی سودجویان به جولانگه شرک و بدعت و قبر پرستی و مرده پرستی تبدیل شده است از تو عاجزانه می خواهیم که به لطف و کرم بی انتهای خویش کشور عزیزما را از لوث هرگونه شرک و بدعت و قبر پرستی و مرده پرستی و خرافات و مزخرفات ضد دین و ضد عقل و ضد قرآن و اسباب کینه و تفرقه و اختلاف پاک گردانی و آنرا مظهر اسلام ناب و خالص و گلستان و بوستانی برای توحید و سنت و سیرت رسول گرامی صلی الله علیه و آله وسلم و صحابه اخیار و اهل بیت أطهارش قرار دهی. پروردگارا! از تو عاجزانه می خواهیم که همه علماء و نخبگان و عزیزانی که در راه رضای تو و برای تحکیم اسلام خالص و میانه و تحقق وحدت و انسجام حقیقی بدست دشمنان وحدت جان باخته اند را جزو شهدای والا مقام اسلام به بارگاه خود بپذیری و قطرات خون پاک آنانرا سبب بیداری امت و ملت ما و سبب وحدت حقیقی بین امت اسلامی بگردانی. بار الها! عاجزانه التماس می کنیم که همه مساجد و مدارس دینی که بدست دشمنان و حدت ویران شده اند را آباد گردانی.خدایا! همه مساجد و حوزه ها و مراکز و مدارس دینی و علمای مخلص و خدمت گذار اهل سنت را حفاظت فرما و بر عزت و افتخارات و توفیقاتشان بیفزا. خدایا! همه وحدت شکنان و تفرقه انگیزانی و کینه پرورانی که برای متفرق کردن امت اسلامی مشغول هستند به راه راست هدایت فرما! اگر قابل هدایت نیستند دست و زبان و مغز و قلب شان را خشک و ناتوان بگردان. پروردگارا! همه اولیاء و دوستان راستین و خادمان دین و بشریت را که برای تحقق اسلام خالص و عدالت و سعادت دائمی بشر تلاش می کنند در هرجایی که هستند پیروز و موفق و مؤید بدار. پروردگارا! همه کسانی که در راه خدمت به دین حق و اسلام راستین دچار مشکلاتی شده اند مشکلاتشان را حل بفرما. خدایا! تمام علمای اهل سنت و سایر عزیزانی که مظلومانه و بخاطر دفاع از عقیده و مقدسات دینی و نجات از بند اسارت و رسیدن به آزادی به زندان افتاده اند و در شرایط سخت و غیر انسانی زندان بسر می برند را آزاد بگردان. الها! به همه خانوداه ها و باز ماندگانی که عزیزانشان را در راه دفاع از حق و آزادی از دست داده اند یا در اسارت بسر می برند صبر و استقامت و پاداش عنایت بفرما. خدایا! همه کسانی که در هر جای این جهان پهناور در راه رضا و خوشنودی تو گام بر می دارند و به هر نحوی به خدمت دین تو مشغولند اعم از سایت و وبلاگ و تألیف و ترجمه و تحقیق و نشر و مسجد و مدرسه و تدریس و تعلیم و غیره همه را حفاظت بفرما، و مشکلات شان را حل بگردان، و خانواده ها و فرزندانشان را تکفل و حفاظت بفرما. پروردگارا! همه کسانی که بدخواه أهل سنت هستند و برای ایجاد تفرقه و تضعیف امت اسلامی اگر چه به نام اسلام، نقشه می کشند در هر پست و مقامی که باشند را هدایت بفرما، و اگر قابل هدایت نیستند خار و زبون و ذلیل شان بگردان و مکر و حیله و نیرنگ شان را به خود شان بر بگردان. امیدواریم که مسلمانان جهان مشکلات برادران اهل سنت خویش در ایران را درک کنند و این مفاهیم را در دعاهای خویش شامل گردانند به امید آنکه همه مان در این ماه مبارک مشمول رحمت و برکت و مغفرت ذات متعال او قرار گیریم. آمین.
عبدالله حیدری
سنی نیوز

بانگ ” الله اكبر” هر روز پر طنين تر و عزم مردم هر روز راسخ تر ميشود

بعد از گذشت بيش از 70 روز از اعتراضات مردم و جوانان آزاده تهران به انتخابات و دولت كودتا, همچنان بانگ اعتراضي الله و اكبر ومرگ برديكتاتور از محله هاي تهران به گوش مي رسد.طبق سنت 70 روزه, از ساعت 22 محله هاي تهران از جمله تهرانپارس , ونك ,دربند ,يوسف آباد , اكباتان و .... صداي كوبنده الله اكبر مردم به گوش مي رسد.
اين درحالي است كه نيروهاي مزدور بسيج كه در كوچه هاي محله ها با موتور سيكلت ولوازم سركوب در حال گشت زني هستند از اعتراضات مردم به ستوه آمده اند و هيچ كاري از دستشان بر نمي آيد.
همچنين در برخي نقاط گروه هاي موتور سوار با پرتاب سنگ و لوازم ديگر توسط مردم معترض پذيرايي مي شوند .
آژانس ایران خبر

خدمت خلق

در اخبار شاهان پيشينه هست
كه چون تُكله‏
(1) بر تخت زنگى نشست
به دورانش از كس نيازرد كس
سَبَق بُرد
(2) اگر خود همين بود و بس
چنين گفت يك ره ‏
(3) به صاحبدلى
كه عمرم به سر رفت، بى‏حاصلى
بخواهم به كُنج عبادت نشست
كه دريابم اين پنج روزى كه هست
چو مى‏بگذرد مُلك و جاه و سرير
نبُرد از جهانْ دولت، الّا فقير
چو بشنيد داناى روشن نَفَس
به تندى برآشفت كاى تُكله، بس!
عبادت ‏
(4) بجز خدمت خلق نيست
به تسبيح و سجّاده و دلق نيست
تو بر تخت سلطانى خويش باش
به اخلاق پاكيزه، درويش باش
به صدق و ارادت، ميان بسته‏دار
(5)
ز طامات‏(6) و دعوى، زبان بسته‏دار
قدم‏
(7) بايد اندر طريقت، نه دَم
كه اصلى ندارد دَمِ بى‏قدم
(8)
بزرگان كه نقد صفا داشتند
چنين خرقه زير قبا داشتند.
(9)

پا ورقی
1 . پسر اتابك زنگى، از سلسله اتابكان سلغُرى فارس.2 . سَبَق بردن: سبقت جُستن و بر ديگران پيشى گرفتن.3 . يك ره: يكبار .4 . در بعضى نسخ به جاى عبادت، طريقت آمده است.5 . ميان بسته‏دار: آماده باش .6 . طامات: سخنان گزافه و بيهوده .7 . قدم: اقدام، عمل .8 . دَم: سخن، حرف .9 . بوستان سعدى، تصحيح: غلامحسين يوسفى، تهران: خوارزمى، 1369، اوّل، ص 55 .
منبع : خاطرات روزانه ابوعمار

بپا خیزید ای مردان بی باک



در این دریای خون لاله زاران
در این دشت کویر سوگواران
در این جنگل سرای سربداران
چه راهی جز خروج سرمچاران
بپا خیزید ای مردان بی باک
دلاور مردمان خطه پاک
که اینک وقت جنگی بی امان است
حقوق و خون خلقم پایمال است
چه گویم از کدامین درد فریاد
ز خونابه ز این بیداد بیداد
بیا بنگر که حق مادر این بود
تعدی بر سر خواهر چنین بود
چه شد آن یال و کوپالت دلاور
صدای تیر و شلاقت دلاور
چه شد آن تیغ تیز مرگبارت
صدای بلبل خوشخوان یارت
بیا بر خیز و شمشیرت بغران
به تیغ تیزگردن را ببران
بتازان اسب عزت را که جنگ است
که اینک وقت بیداد تفنگ است
بپا خیزید ای مردان بی باک
دلاور مردمان خطه پاک
که اینک بلوچستان به جنگ است
نبردی پر خروش و بی درنگ است


یار محمدزهی- خاش
yarmohamadzehii@yahoo.com

رهبر انقلابی بلوچستان امیر عبدالمالک بلوچ حفظه الله


تنبیه در ارتش ترکیه به مرگ چهار سرباز انجامید


یک افسر ارتش ترکیه در رابطه با انفجار یک نارنجک و کشته شدن مرگ چهار سرباز شده، دستگیر شده است.
گزارش ها حاکی است که ستوان محمد تومر یکی از سربازانش را به عنوان تنبیه وادار کرده است نارنجکی را که ضامن آن کشیده شده بود، در دستش نگه دارد.
این سرباز در زمانی که باید انجام وظیفه می کرده، خوابیده بوده است.
نارنجک منفجر و این سرباز را به همراه سه تن از همقطارانش کشته است.
ستوان مذکور گفته است او از دستورالعمل ارتش برای تنبیه سربازان خاطی پیروی می کرده است و انفجار نارنجک تصادفی بوده است.
اما گزارش هایی که در ترکیه منتشر شده است می گویند که این خود ستوان بوده است که ضامن نارنجک را کشیده است.
روزنامه "طرف" چاپ ترکیه گزارش کرده است که سربازی که مورد تنبیه قرار گرفته بود از ستوان تومر التماس کرده است که ضامن را در نارنجک فرو کند اما نارنجک وقتی او دیگر نتوانسته آن را در دستش نگه دارد منفجر شده است.
ارتش ترکیه ماه گذشته پس از این اتفاق گفته بود که سربازان در حادثه ای که در جریان گشت زنی رخ داده است، کشته شده اند.

بی بی سی

اکونومیست: سپاه نشان می دهد رئیس کیست



هفته نامه اکونومیست در شماره اخیر خود می نویسد سپاه پاسداران ایران در حال تصفیه های سیاسی وسیع و پر کردن جیب خود است.
در این مقاله که روز پنچشنبه در وبسایت اکونومیست به چاپ رسید آمده است منافع سپاه پاسداران ایران اقتضا می کند که این کشور به سمت انزوا و افراط گام بردارد.
به نوشته این نشریه دو سال پیش فرمانده سپاه اعلام کرد تغییرات مهمی در ماموریت این نیروی ۱۲۰ هزار نفری پدید خواهد آمد و طی آن سپاه همراه با بیش از سه میلیون عضو بسیج با تهدیدهای داخلی مقابله خواهند کرد.
اکونومیست می افزاید وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران که شامل سرکوب دگراندیشان و افزایش سلطه سیاسی و اقتصادی سپاه است نشان داد که معنی سخن او چه بوده است.
این هفته نامه می افزاید چهارمین دادگاه نمایشی اصلاح طلبان که در ۲۴ اوت در تلویزیون دولتی ایران پخش شد حاکی از تصمیم حکومت در نابودی همیشگی مخالفان اصلاح طلب و نیز تصفیه وسیع میانه روهای قدرتمند است.
اکونومیست می نویسد: حمله به خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران نمایانگر تلاش برای کنار زدن یکی از آخرین موانع موجود بر سر راه محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کنونی است که حامی اصلی او کسی جز آیت الله علی خامنه ای نیست.
این نشریه با اشاره به اسامی متعددی از اعضای سابق سپاه در فهرست اعضای کابینه پیشنهادی دولت احمدی نژاد به مجلس تاکید می کند تردیدی در لحن نظامی کابینه بعدی نیست.
اکونومیست به وزیر پیشنهادی نفت که “هیچ تجربه ای در صنعت نفت ندارد” اما در یک موسسه تحقیقاتی سپاه فعالیت کرده و نیز به وزیر پیشنهادی اطلاعات که نماینده ولی فقیه در سپاه بوده اشاره می کند.
هفته نامه یاد شده می نویسد سپاه پاسداران بخش مهمی از سهم ۷۰ درصدی دولت در اقتصاد کشور را در دست دارد و در همه چیز از کلینیک های دندانپزشکی و چشم پزشکی تا کارخانجات خودروسازی و شرکت های ساختمانی حضور دارد.
به نوشته اکونومیست حتی “خصوصی سازی” هم نصیب سپاه و دوستان آن می شود و سهم چندانی عاید شرکت های خصوصی واقعی نمی شود.
این نشریه با اشاره به شایعه قاچاق مشروبات الکلی، سیگار و بشقاب های ماهواره ای توسط سپاه به نقل از یک نماینده مجلس می نویسد این معاملات بازار سیاه ۱۲ میلیارد دلار در سال برای این نیرو درآمد به همراه دارد.
اکونومیست تصریح می کند در چنین شرایطی حکومت به سمت رادیکال شدن پیش می رود زیرا انزوای ایران به نفع سپاهیان است.
این نشریه در خاتمه با اشاره تلاش نمایندگان کنگره آمریکا برای اعمال تحریم علیه واردات بنزین توسط ایران نتیجه گیری می کند سپاه احتمالا از چنین طرحی استقبال هم می کند.


سنی نیوز

هم اکنون هر بلوچی به آن مجاهد بزرگ و مبارز مخلص افتخار می کند و مادران فرزندانشان را با نام وی نام گذاری می کنند


شهید یاسر ،حسین شنبه زهی قهرمان مجاهد و مبارز مخلصی بود که یادش همیشه در ذهن باقی خواهد ماند و رشادتها و دلاوریهایش برای ابد زینت تاریخ بلوچستان قهرمان پرور خواهد بود.
نام شهید قهرمان یاسر برای همیشه در قلب فرزندان سرزمین ایمان و جهاد ثبت شد و هم اکنون هر بلوچی به آن مجاهد بزرگ و مبارز مخلص افتخار می کند و مادران فرزندانشان را با نام وی نام گذاری می کنند.

نام یاسر لرزه بر دل مستکبران و دژخیمان می انداخت و کافران متجاوز را به وحشت می انداخت
او با قلبی مملو از ایمان دار و حماسه و شجاعت در چاه جمال ایرانشهر به مقابله با مشرکان بزدل رفت و تا آخرین لحظه با رشادت جنگید و جانش را در راه الله و به خاطر اسلام و مسلمانان فدا نمود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
تفتان

در آستانه بازگشایی دانشگاه‌ها، طرح انضباط اجتماعی آغاز می‌شود


نیروی انتظامی اعلام کرد از هفته آینده در منطقه شش شهر تهران که شامل محدوده دانشگاه تهران، انقلاب، کارگر، امیرآباد، یوسف‌آباد و عباس‌آباد است «طرح انضباط اجتماعی» به اجرا در خواهد آمد.سرهنگ مهدی احمدی، رئیس مركز اطلاع‌رسانی پلیس تهران بزرگ، به خبرگزاری کار ایران، ایلنا، گفت: «طرح انضباط اجتماعی به منظور اجرای قانون و ایجاد انضباط از هفته آینده در منطقه شش تهران برگزار می‌شود.» طرح انضباط اجتماعی از سال گذشته در دو بخش انتظامی و ترافیک به اجرا درآمد؛ برخورد شدیدتر با تخلفات رانندگی، ایجاد ایستگاه‌های سیار پلیس، نظم‌بخشی به شهر، سامان‌دهی پیاده‌روها، جمع‌آوری معتادان و ایجاد امنیت در اماکن عمومی از جمله اهداف اعلام شده این طرح از سوی نیروی انتظامی است.در اردیبهشت‌ماه امسال و در مراحل پیشین این طرح افزون بر افزایش چشمگیر پلیس یگان‌های ویژه نیز به کار گرفته شدند.یگان‌های ويژه نیروی انتظامی در رویداد‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد در سرکوب اعتراض‌های مردمی نقش داشتند.این طرح در حالی در مرکز تهران اجرا خواهد شد که دانشگا‌ه‌ها و مدارس تعطیلات تابستانی را پشت سر می‌گذارند و هنوز در گوشه و کنار شهر به مناسبت‌های گوناگون اعتراض‌های پراکنده به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به شکل‌های مختلف ادامه دارد.در همین حال با آن که بیش از دو ماه از برگزاری انتخابات ریاست‌ جمهوری می‌گذرد همچنان شماری از بازداشت‌شدگان انتخاباتی در زندان به سر می‌برند.اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، روز پنج‌شنبه تأکید کرده است که «طرح‌های انضباط اجتماعی و امنیت اجتماعی كه تحت‌تأثیر انتخابات قرار گرفته بود دوباره آغاز خواهد شد.»اسماعیل احمدی مقدم با اشاره به رویدادهای اخیر گفت: «نیروی انتظامی تحت‌تأثیر شعارهای انتخاباتی قرار نمی‌گیرد كه فكر كنند این طرح‌ها تعطیل می‌شود، این طرح‌ها با قوت بیشتر اجرا می‌شود.»نیروی انتظامی پس از رویدادهای انتخابات ریاست‌ جمهوری و به‌ويژه کشته شدن معترضان در خیابان‌ها و نیز افشای وقایع بازداشتگاه کهریزک به‌شدت از سوی چهره‌های سیاسی و برخی نمایندگان مجلس مورد انتقاد قرار گرفته است.برای نمونه حمیدرضا کاتوزیان، نماینده اصول‌گرای مجلس، شخص اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی،‌ را مسئول مرگ‌های کهریزک اعلام کرده است.نیروی انتظامی از سال ۱۳۸۶ برنامه‌ای به عنوان «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» را به اجرا درآورده که در آن دیگر نهاد‌های امنیتی از جمله سپاه و بسیج نیز مشارکت دارند. اجرای این طرح که در برخی موارد توأم با خشونت بود، با واکنش‌های چهره‌های سیاسی و حقوق‌دانان مواجه شد.برخی از منتقدان می‌گویند وجه تمایز «طرح انضباط اجتماعی» و «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» به‌درستی برای شهروندان روشن نشده است. به گفته عزیزالله رجب‌زاده، فرمانده نیروی انتظامی تهران، طرح انضباط اجتماعی «منافاتی» با «طرح اتقای امنیت اجتماعی» ندارد و پلیس «در این طرح به دنبال آن است که بی‌نظمی‌های موجود در شهر را با کمک سازمان‌های مرتبط بر طرف کند.»
رادیو فردا

طعن به اصحاب پیامبر طعن در دین و طعن در قران است،سخنرانی شیخ عثمان خمیس

مصاحبه رهبر جنبش جندالله امیر عبدالمالک با شبکه العربیة




پنجشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۸

یار شهیدمان سرمچار اسماعیل قنبر زهی - یونس جان


زنده یاد یار شهیدمان یونس جان مظهری در وقار
مونسی بی همتا
سنگ صبوری وصف ناپذیر
مبارزی سرمچار
در نبردی دلاورانه با دژخیمان خامنه ای سفاک حماسه آفرین رزمید تا
جام شهادت را نوش کرده و به دیدار پروردگار شتافت
روحت شاد یونس عزیزم
یادت به خیر
و شهادتت مبارک باد
آزاد بلوچ

به یاد زنده یاد فرزند رشید بلوچستان شهید عبدالغفور ریگی


به یاد برادر شهیدمان سرمچار عبدالغفور ریگی

آن مبارز وارسته که چه سبکبالانه پرگشود

آن حماسه آفرین آزاده که با تقدیم جان خویش به مظلومان این سرای خفقان زده آموخت که

باید بر طاغوت طغیان نمود

آن رشید مردی که ذلت و ظلم و بند را نپذیرفت

و بر اهریمن خروشید و آزاده و رها به سوی نور حق شتافت

عبدالغفور جان شهادتت مبارک و راهت مستدام

آزاد بلوچ

من عشق نمی ورزم به شمشیر درخشان برای تیزی آن.
من عشق نمی ورزم به تیر کمان به علت چابکی و تیزرویی آن.
من عشق نمی ورزم به جنگجو برای شکوه و جلالش ،
بلکه من فقط به آنچه که شمشیر و تیر و جنگجو از آن دفاع می کنند عشق می ورزم
آزاد بلوچ

خبر مرگ جنایتکار جنگی عراق عبدالعزیز حکیم



احتشد مشيعون في طهران اليوم الخميس 27-8-2009 للمشاركة في جنازة عبد العزيز الحكيم الزعيم الشيعي والسياسي العراقي البارز الذي قد تزيد وفاته من الاضطراب السياسي في العراق قبل الانتخابات العامة المقبلة.وقالت قناة الفرات الفضائية التابعة "للمجلس الاعلى الاسلامي" إن المشيعين حملوا جثمان عبد العزيز الحكيم الذي تولى زعامة المجلس أمام السفارة العراقية في طهران.وذكرت وكالة الأنباء الايرانية الرسمية "ارنا" ن جثمان الحكيم سينقل الى مدينة قم الايرانية وهي مركز كبير للتعليم الشيعي لتقام مراسم أخرى قبل نقله الى مدينة النجف العراقية المقدسة لدفنه هناك.وأضافت أن رئيس الوزراء العراقي السابق ابراهيم الجعفري ومسؤولين ايرانيين مثل وزير الخارجية منوشهر متكي حضروا المراسم في طهران.

ووصف الرئيس الايراني محمود احمدي نجاد وفاة الحكيم بـ"الخسارة العظيمة للشعب العراقي" ووصف عائلة الحكيم بانهم "ثوريون"، حسب ما اوردت وكالة الانباء الايرانية الرسمية أمس الاربعاء. وولد الحكيم في النجف (جنوب) وهو نجل اية الله محسن الحكيم الذي غادر الى ايران عام 1980 خلال الحرب العراقية الايرانية (1980-1988) برفقة شقيقه محمد باقر الحكيم الذي تولى رئاسة المجلس الاعلى بعدها.وعاد الحكيم الى العراق بعد اجتياحه في اذار/مارس 2003، بقيادة الولايات المتحدة الامريكية، وتولى رئاسة المجلس الاعلى بعد مقتل شقيقه محمد باقر الحكيم.
العربیه

چهارشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۸

الحمدلله



جسدعبدالعزيزحکيم درنجف به خاک سپرده مي شود
عبدالعزيز حکيم رهبر ائتلاف يکپارچه ملي و خفاش رژیم ایران و سپاه تروریستی بدر در عراق روز جمعه آينده در بغداد تشييع و در نجف اشرف به خاک سپرده مي شود.

جنازه عبدالعزيز حکيم بعد از انتقال از تهران در گورستان نجف مدفون می شود . عبدالعزيز حکيم روز چهارشنبه براثر بيماري سرطان ريه در بيمارستاني در تهران به درک واصل شد.

خبر مرگ این جنایتکار را به همه مردم مظلوم عراق و مسلمانان جهان تبریک می گوییم
خبرگزاری بلوچ نیوز - بلوچنا

اطلاعیه جدید جنبش مقاومت جندالله



بسم الله الرحمن الرحیم


بدینوسیله جنبش مقاومت جندالله به آن دسته از علماء و سرداران مزدور که در راستای اهداف سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات حرکت می کنند هشدار می دهد که دست از خیانت به اهلسنت و ملت بلوچ بردارند زیرا دیگر وقت آنان به پایان رسیده است و جوانان مومن و سلحشور ملت بلوچ با آنان با شدت برخورد خواهند کرد.
جنبش به سردارانی همچون سردار بشیر احمد ریگی و دیگر سرداران مزدور و به علمائی همچون مولوی کریم زائی و مولوی عبدالصمد ساداتی هشدار می دهد که دست از خیانت به دین و ملت و قران بردارند و به آغوش ملت بازگردند زیرا که دیگر به خائنان اجازه خیانت داده نمی شود و سوگند به خدا که نزدیک ترین افراد به شما سرداران و حتی فرزندان شما اعضای جنبش هستند و همان فرزندان غیور ، شما را به سزای خیانتهایتان خواهند رساند.
رژیم و سپاه پاسداران می خواهند با استفاده از سرداران مزدور که هیچ ایدئولوژی و عقیده و تفکری ندارند ملت بلوچ را به جان هم بیاندازند و طبق سیاست کثیف تفرقه بیانداز و حکومت کن به حکومت خود بر ملت بلوچ ادامه دهند.اما دیگر زمان اختلافات قبیله ای به پایان رسیده است
و امروز ملت بلوچ به هوشیاری و بیداری رسیده است و ملت بلوچ از هر قبیله و طایفه ای مسلمان و برابر و برادر هستند و پیامبر اسلام در حجة الوداع پا بر تعصبات نهاد و اعلام کرد که دیگر هیچ کس را بر کسی دیگر برتری نیست ،سفید را بر سیاه برتری نیست و سیاه را بر سفید برتری نیست و همه فرزندان آدم و برابر و برادر هستند.امروز در هر خانه ای این گفته پیامبر با صدای رسا خوانده می شود و جوانان این گفته را آویزه گوش خود کرده اند و اختلافات قبیله ای هیچ جایگاهی در ملت بلوچ ندارد و سرداران و ملاهائی که در این راستا به سپاه خدمت کرده و به ملت خیانت کرده اند جایگاه خود را از دست داده اند و حتی نزدیکان آنان خواهان برخورد با آنان هستند.
جنبش به آن دسته از جوانان که سلاح از رژیم گرفته و به جای خدمت به رژیم با جنبش بیعت کرده اند شاباش می گوید و از دیگر جوانانی که چنین سلاحهائی دریافت کرده اند می خواهد که هر چه زودتر به جنبش ملحق شوند و به ملت خود خدمت کنند.جنبش با سلاح گرفتن از رژیم مخالف نیست اما مردم باید بدانند که این سلاح را چگونه استفاده کنند ، بسیار بودند جوانان و حتی سردارانی که پس از دریافت سلاح مخفیانه به جنبش پیوسته اند و جنبش به این جوانان و سرداران شاباش می گوید و از دیگران هم می خواهد مثل برادران خود سلاح خود را علیه رژیم به کاربندند و در راستای دفاع از دین و ملت گام بردارند.امروز جنبش چنان فراگیر شده است که همه بلوچستان را درنوردیده است ،و حتی به خانواده همان مزدوران راه یافته است و فرزندان همان سرداران و ملاهای مزدور آماده عملیات علیه رژیم هستند و حاضرند جان خود را در راه دفاع از دین و ملت تقدیم نمایند.
جنبش باری دیگر به سرداران و عالم نماهای مزدور هشدار می دهد که دست از خیانت بردارند و در غیر این صورت منتظر برخورد شدید فرزندان دلیر و مومن بلوچستان باشند.

جنبش مقاومت مردمی (جندالله)

سه‌شنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۸

سلیمانی و قلاده دارانش و خیالات واهیشان



آیت اشیطان سلیمانی نماینده رهبر در امور شیعیان و غیر بومیان مقیم بلوچستان مثل ارباب محلیش شهریاری فاشیست این روزها به هر بهانه شیرجه رفته تا ادعای خلوصش را به ابلیس الزمان خامنه ای به اثبات برساند
سلیمانی از شعور اینقدر به دور است که نمی داند که یک دیکتاتور وقتی ببیند نوکرکش در مزدوری کوتاهی کرده و یا دارد دست از پا خطایی کرده و یا به قولی دارد جدا از ارباب دفتر و دستکی به راه می اندازد او را آنچنان خرد و خمیر می کند که در دستگاهش دیگر نوکرکی را جرات چنین پا دراز کردن از گلیمش نباشد و وقایع این روزها در بین سران و دار و دسته نظام در تهران نمونه ساده ای است از اقتدار دیکتاتور و ترس فروپاشیدن کاخ شیشه ایش
سلیمانی از دارزین و تاسوکی مثال به عنوان عقب نشینی یاد می کند !؟
جالب است که خوب میداند که فرزندان غیور و متدین بلوچستان دیگر این تاکتیکها را به کنار گذاشته اند و از حملات با کارایی بیشتر و هزیته کمتر استفاده می کنند که نزدیکترین مثالش عملیات حسینیه علی بن ابی طالب در خیابان آزادی زاهدان مرکز بلوچستان بودسلیمانی تو به این می گویی عقب نشینی ولی فرزندان بلوچستان بدان می گویند پیشروی تا اندرون بتکده های شما که بالاترین ضریب امنیتی را برایش قائل شده اید
و به الله قسم در خانه ات هم خواب آسوده نداری !!
و ضربات اقتصادی وارد کردن بر پیکره نظام پوسیده آخوندی که اصلا و ابدا جای سخن ندارد و فقط کافیست در سطر در این مورد بنویسیم که فرداست که توی سلیمانی را به خاطر همین چند کلمه لفاظی و چرندیاتت مورد بازخواست از طرف چند ارگان امنیتی و اطلاعاتی قرار دهند
بیش از این سلیمانی را ارزش نیست که در بابش وقت صرف کرده و به خزعئولاتش توضیح داد
ولی نکته ای بسیار الزامی اینجا لازم به یاد آوریست برای بقالدار استان به اصطلاح استاندار علی محمد آزاد و دیگر نوکرکان خامنه ای که بدانید که هرچه از خاک این سرزمین را شما نوکران خامنه ای به یغما ببرید به حساب شخصیتان و حساب رژیم نوشته خواهد شد و مثلا شهریاری کور خوانده که به اسم دامادها و برادرزاده هایش از ذخایر و اموال مردم بلوچ در یزد و دیگر جاها کارخانه بزند و یا دهمرده برای انتقال ساده تر پولها به خارج از کشور پسرش را به اسم تحصیل راهی فرنگستان انگلیس کند و اسمش را گستاخانه بگذارند تسهیلات و رفاه برای مردم

فرزند بلوچستان
الف .ب
راهیگ

سرزمینم با من سخن می گوید

در خود و بسی دور از خود و غرقه درغفلت خود بودم که ناگاه نسیم یاد در سرای ذهنم وزیدن گرفت، نسیمی که از جنس فراق بود. نسیمی که روحم را بر فراز آن دوردست کهن، آن خاک پاک، آن صحرای طلایی، آن کوههای استوار با صلابت، آن دریای نیلگون آرام وآن نخلستانهای تشنه،برد.
نسیم یادی که با خود، نمایی از سیاهی(گدام) چادرهای عشایر غیوربلوچ وآسمان الماس نشان کویر و خارستان بیابانهای بی انتهای وطنم بلوچستان آورده بود .نسیمی پیام آور بود که راوی ناگفته ها و نا شنیده ها،اسطوره ها ، افسانه ها و حماسه هایی از رادمردان خفته در خاکش بود، ودردناکتر از فراق و غربتم، از درد و ناله ، شکنجه و ضجه سرزمین مظلومم بلوچستان حکایت می کرد.
نسیمی که با زوزه های جانکاه خویش سعی درفاش نمودن جنایتی هولناک می کرد.
نسیم مرا گفت : ای جلاوطن آواره، بیا اکنون به مظلومیت سرایت بنگر! بیا و اکنون صدای شیون و مویه را از غربت سرزمینت بشنو! بیا و آه های سوزناک مادران دیارت که هر کدام بر سوگ سیاه فرزندی جوان سر و صورت می خراشد را به گوش جان بسپار،.بیا بنگر که کودکان بیشماری که به دست بی مهر ظالمان یتیم گشته اند چگونه بر مزار پدران شهیدشان می گریند و می نالند و شکوه ناملایمتی های بیگانگان را با خاکی بیجان در میان می گذراند. بیا و بنگر که چگونه غرور و عزت زنان ومردان، نونهالان، جوانان وپیران سرزمینت در زیر چکمه های دژخیمان لگدمال می شوند.گفتم نسیما! مرا با غم فراق و درد روح فرسای خویش به خود واگذار و بگذر که دگر مرا نه یارای شنیدن پیام روح کاهت و نه طاقت ایستادگیست.
نسیم گفت : هیهات بر تو ای فرزند بلوچستان! ای نواده شیرمردان کوهستان! ای جگرگوشه مادران شیرزن! ای خلف غیرت و مردانگی! ای میراث دار مادر وطن! ای حافظ ناموس وشرف! ای اسطوره رشادت و سلحشوری! ای رهنورد راستین عرصه دلاوری وجوانمردی! در گذرشوم زمان و غفلت، چه ها بر تو رفته است که اینگونه ننگ را برجنگ، ذلت را بر عزت و رذالت را برشرافت پسندیدی؟! مگر نه آنکه جای جای سرزمینت گواه حماسه آفرینیهای برادران و رشادتهای خواهران و دعای مادرانت بوده است که برای پاسداشت دین و شرف و وطن سینه در برابر گلوله نفرت دشمن سپر کرده و با خون گلگون خویش این امانت الهی را به تو سپردند؟!
در سکوت بودم که نسیم ناگاه به تندی مرا خطاب کرد و گفت : آنچه بر دینت ، سرزمینت ،مردمت و شرافتت رفته است ، جملگی از غفلت توست از سکوت توست. ازغفلت توست که با چوب درخت باغهای خشکیده وطنت چوبه های دار را برای آویختن برادرانت برپا می کنند، از سکوت توست که حرمت پیرانت و غرور و جوانانت شکنند وحتی ...و حتی... گوهرخواهرانت را ، آن متداعیان مهر و پاکدامنی را تنها به اتهام عصمت و عزت میبرند و...و می کشند.و هنوز تو در غفلتی و گریز؟!
نسیم که اینک از هیبت و سنگینی پیام دادخواهی خاک مظلومم که برایم آورده بود سهمگین گشته بود و طوفان ، نعره ای زد و گفت : مادرت ، خاکت، سرزمینت ،عزتت و دینت ، تفتانت و دریایت همه و همه تو را می خوانند و داد به نزد تو آورده اند ! وطن غرقه در خونت نیازمند دستان همت وغیرت توست.برخیز که گر تو بر نخیزی که برخیزد!؟نسیم بر من همچنان می تاخت و می کوفت ولی من سر در گریبان شرم خویش فرو کرده بودم تا باری دیگر به نمای چشم گداز حقیقت ننگرم و آوای سوزناک حقیقت را نشنوم . میان من وخود سکوتی حکمفرما بود .
آری باری دیگر همان سکوت، همان سکوت نفرینی که همواره مرا از فغان و فریاد باز می داشت .سکوت همچنان بود اما این بار حقیر،من دیگر سرا پا نسیم گشته بودم و وطن، که ناگهان جوششی در درونم برپا شد. خروشی آغاز، طغیانی نمودار و انقلابی پدیدار گشت .
بغضی که به کهنگی اسارتم بود ترکید و سرانجام از ژرفای ضمیر و وجودم فریاد بر آوردم : نسیما ! ای قاصد صادق وطنم بلوچستان برو و خاک در بندم را مژده ده که من هنوز زنده ام و هستم ، من همانم که خون رشادت پدرانم در رگهایم هنوز جاریست، من همان میراث دارنجیب مادر وطنم ، من همان داعیه دار سربلند شرافتم ، من همانم که تا خون عزت در رگم می خروشد با ظلم و ذلت و استبداد خواهم جنگید و بر اهریمن خواهم تاخت.
من همان خواهم بود که به پاس خون پاک شهیدان وطنم و حفظ آرمان والایشان آنقدر دریاهای خون را بپیمایم تا یا ساحل عزت وپیروزی را در یابم و یا شهادت و سعادت را.
فریاد سوخته-عرفان بلوچ
faryade.sookhteh@yahoo.com
از دوستانی که مظلب فوق را می خوانند خواهشمنیم آنرا با تعمق و چند بار بخوانند
با تشکر
حبرگزاری بلوچ نیوز - بلوچتا

پشت میله ها شهری است میان شهر ما


بی خبریم از شهر شما. شهرتان پشت میله هاست. میان شهر ما. این شهر و آن شهر ندارد. همه زندانی و دربند. کی تمام می شود این حصار کشی ها من نمی دانم. زنی در این طرف حصار، پای پنجره هر روز نامه می نویسد برای مردی در آن طرف دیوار تا از یاد نبرد حادثه ی عشق را. سهم پنجره اش از آسمان، بالهای کلاغی است که آن دورتر می رود تا خالی کوچک شود بر گوشه ی لب آسمان پشت پنجره. این کلاغ دارد از بالای آسمان شَهرت می گذرد. ببینم اصلاً شهر تو آسمان دارد یا نه آن را هم از تو دریغ داشته اند. شادی، عجیب می نشیند کنج دل زن. شاید کلاغ بخواند و مرد، همراه زن بشنود. یکی این سو و آن دیگر در آن سو. خفاشها و کرکسها برای تاراندن کلاغ و بوییدن دهان زن تا پای پنجره آمده اند تا مبادا گفته باشد "دوستت دارم". پدری اینجا عرق را از لای کرتهای پیشانی می چیند و پنجره ای کوچک آرزو می کند برای تنها دخترش در آن سوی دیوار. سنگ چکمه پوشی، می شکند پنجره ی آرزوی پدر را. مادری لای نسیم را می جوید برای پیدا کردن ذره ای بو از گمشده اش. دل خوش کرده به اینکه شاید نسیم از کنار پسرش گذشته و به این سو راه کج کرده باشد. عربده های مستی می بُرَّد راه کج نسیم را. دختری اینجا در این سوی دیوار، خودش را به آفتاب سپرده به امید اینکه شاید این آفتاب در آن سوی دیوار بر پدرش نیز تابیده. دشنه ی کهنه سربازی، آفتاب را در افق سر می برد و راه شب را کوتاه می کند. انگشت کسی اینجا هر شب برای مهتاب می نویسد "طاقت بیار رفیق". انگشت همه ی مان را می برند برای پیدا کردن فقط آن یک اشاره. کودکی می خواهد سیبهای گاز نزده اش را بچیند میان سبد تا روزی که مادر بیاید از پشت میله ها. جای خالی دندان کسی می نشیند روی سیبهای تنها باغ شهر. در این شهر همه کسی را آن سوی دیوار دارند. من هم بی کس نیستم. انسان، گم کرده ی من است. برفراز بلندترین بام شهر ایستاده ام. چشمانم را لوچ می کنم تا از نورافکن ایستاده بر شانه ی دیوار شهرت، خطی از نور بسازم تا پای چاله ی لوچ چشمانم. مثل کودکی بازیگوش انگشت می زنم بر نور با این خیال خوش که شاید در این همه سیاهی تحمیل شده، نقطه ای از این خط نور سهم انسان باشد، گم شده ی من در آن سوی دیوار، پشت میله ها. این نیز از من دریغ می شود. خبری دهان به دهان مردم شهر می گردد. از فردا ایستادن بربلندی و نشستن در آفتاب ممنوع. عشقبازی با نور و مهتاب ممنوع. سپردن تن به باد و گوش دادن به آواز کلاغ ممنوع. چیدن سیب و گرفتن سراغ از رفیق ممنوع. بوئیدن آب و داشتن خیال ممنوع. پشت پنجره ماندن و با صدای خوش خواندن ممنوع. .... با هوش بودی انسان. خیلی پیشتر فهمیدی که قرار است کسی بیاید و شهر را مالک شود. نه فقط شهر را که همه چیز را صاحب شود. برای همین جمعت کردند. از همین روست که دربندت کردند اما من هم مثل همان کس می گویم "طاقت بیار رفیق". باران در راه است. قرارمان یادت نرود. قول دادیم به هم. هر جا بودم و بودی حتماً به صدای نم نم باران گوش بدهیم. حتی اگر نتوانیم بدون چتر به زیر آن برویم و تنمان را پر از صدای خیسش کنیم. حتی اگر دیگر نشود این تن را پر از بوی باران کنیم. حتی اگر نتوانیم خودمان را به ته آن کوچه ی بن بست برسانیم. یا دیگر غیرممکن باشد که به صدای ساز ویولن عاشق ترین مرد شهر گوش بدهیم. همان که همیشه بارانی بلندی می پوشید حتی در گرمای مرداد ماه. همان که همیشه منتظر باران بود. همان که خیلی آهسته در گوشمان گفت با دست خالی به دیدن عشق نرویم. "طاقت بیار رفیق". فصل باران نزدیک است. این بار دیگر دستمان خالی نیست. ما عشق را برای عشق خواهیم برد. ما عشق را به پای عشق خواهیم ریخت.

"طاقت بیار رفیق"

فصل باران نزدیک است"

ایمان بیاور به آغاز فصل باران"

"ایمان بیاور به رویش فصل باران"

نوشته‌: سوسن محمد خانی غیاثوند

روژهه لات

پیامی از رهبر انقلابی بلوچستان به جوانان عزیز وغیور اقلیم بلوچستان

Baloch Freedom Fighter


حزب حیات آزاد کردستان: سر تسلیم در برابر هیچ ظلم و زوری فرو نخواهیم آورد


کوردیناسیون حزب حیات آزادکردستان" پژاک" در رابطه با فشار رژیم بر ملت کرد، زندانیان سیاسی و مدنی کرد و همچنین به مناسبت سالگرد اعتصاب سراسری زندانیان کرد در ایران و شرق کردستان، بیانیه ای صادر کرد. در بینایهء "پژاک" آمده‌ است: با فراخوان کوما جواک کرستان برای شروع مرحلهء حل مسئله کرد، در شرق کردستان و ایران ، پژاک عملیاتهای نظامی را متوقف کرد، که ‌تاکنون نیز ادامه دارد. بنا به‌ تجربیات تاریخی، حرکت آزادی خواهی ملت کرد انتظارداشت، که‌ دولت ایران، قبل ازدولت ترک پاسخی مثبت به فراخوان ملت وحزبمان دهد. این در حالیست ،که ‌به‌ دنبال مبارزه‌ء بی نظیر ملت کرد و تقدیم هزاران شهید در شمال کردستان ، مرحلهء جدیدی که‌حل مسئله کرد را مورد بررسی قرار می دهد شروع شده است. اما گویا رژیم ایران قصد ندارد، این تغییر و تحولات که‌ در منطقه‌ و جهان رخ می دهند، بخصوص پیشرفتهایی را که‌ در رابطه ‌با حل مسئله کرد انجام گرفته‌اند را درک و براین اساس برخورد کند. رژیم بر عکس، اعلام توقف عملیاتهای نظامی از طرف حزبمان را فرصتی برای استقرار نیروهای نظامی خود در شڕق کردستان و ملیتاریزه‌ کردن می بیند و فشار خود بر ملت کرد و زندانیان سیاسی کرد و شکنجهء آنها در راستای از میان برداشتن اراده‌ء ملت کرد را، افزایش داده ‌است. رژیم با استقرار نیروهای نظامی خود در مرزهای شرق و جنوب کردستان و توپ باران مناطق کوهستانی جنوب کردستان و بخصوص با صدور حکم اعدام برای یکی دیگر از فعالین سیاسی کرد بنام، حسین خضری نشان میدهد که‌ رژیم ایران ‌موضعی را در پیش گرفته است که‌ با هیچ یک از معیارهای انسانی همخوانی ندارد. این حکم صادره‌، نه تنها برای حسین خضری ،بلکه برای همهء ملت کرد، در‌شرق کردستان صادر شده ‌است و موضع گیری رژیم درمقابل ملت کرد در این مرحله رابه خوبی نشان می دهد و همچنین نشاندهنده‌ء چگونگی پاسخ رژیم، به‌فراخوان صلح ملت کرد است. حسین خضری فعال سیاسی ومدنی کرد، ‌تنها اتهامش خدمت به‌ ملت کرد و سازماندهی کردن این ملت است. در ادامهء بیانیهء پژاک آمده‌ است، همچون حزب حیات ازاد کردستان اعلام می داریم که‌ موضع گیری رژیم درقبال حسین خضری، برای ما از اهمیت خاصی برخوردار است و رفتار رژیم را از نزدیک تعقیب می کنیم، بدون شک به دلیل اتخاذ تصمیمهایی به این شیوه، ما نیز همچون حزب حیات آزاد کردستان" پژاک" توقف عملیتها را ، مورد بازنگری قرار خواهیم داد و اینگونه اقدامات رژیم را بی پاسخ نخواهیم گذاشت . جوانان کرد بخصوص نیروهای گریلا، به هیچ وجه چنین اسلوبی را هرگز قبول نخواهند کرد و صاحب نیروی تلافی گراست. اگر چه هیچ نیروی، توان تحریک ما را ندارد، اما هرگز سر تسلیم در مقابل هیچ ظلم و زوری، فرود نخواهیم آورد. همچون ملت کرد و حزبمان با مقاومت و اعتصاب غذای 47 روزهء 25 اگوست سال 2008 رفقایمان و فعالان سیاسی، بطور آشکار اعلام کردیم ،که‌ نه تنها از صدور احکام اعدام و شکنجه رژیم هراسی نداریم، بلکه در راستای رسیدن به ‌اهداف مقدسمان، به‌ استقبال شهادت می رویم. ترس از مرگ در سایهء فسلفه و ایدئولوژی رهبرآپو(عبدوالله‌ اوجالان) در کردستان و شرق کردستان ، دیگر جای ندارد و بدون شک ملت کرد،در این راه آمادهء پرداخت هر نوع تاوانی است ولازم است ،رژیم ایران این واقعیت را بخوبی ،درک کند. در همین چارچوب، از رژیم ایران می خواهیم ،به جای اینکه با سیاستهای خود سعی در برهم زدن روند حل مسئلهء کرد در شمال کردستان و عمیقتر کردن مشکل باشد ، سیاستهای خود را مورد بازبینی قرار دهد، و به ‌جای آن، نقش پیشاهنگی برای حل مشکلات خاورمیانه را بر عهده‌ گیرد . هم زمان لازم است ،رژیم با استفاده ‌از تجربهء مبارزهء ‌ملت کرد در شمال کردستان و همچنین مبارزه‌ء ملت کرد درشرق کردستان ،به‌ارادهء ‌ملت کرد و نیروی حزبمان معترف شود و هرگونه موضع گیری بغیر از این، اسباب خشونت را فراهم خواهد کرد،که‌ دراین مورد ما همچون "پژاک" رژیم را مسئول این خشونتها می دانیم. در انتهای بیانیهء حزب حیات آزاد کردستان آمده ‌است: در اینجا پیاپیش سالگرد مقاومت تاریخی رفقایمان و فعالان سیاسی ومدنی کرد در 25 آگوست سال 2008 را به ‌همهء زندانیان سیاسی و مدنی و همه ملت کرد تبریک می گوییم و از همه زندانیان می خواهیم با اتحاد سطح مبارزه‌ و مقاومت را بالا ببرند. همزمان از ملت کرد میخواهیم که درقبال رفتارهای رژیم ،هوشیارانه موضع گیری کنند و با فعالیتهای خود حمایتشان را از همهء زندانیهای سیاسی کرد، بخصوص حسین خضری را که‌به‌اعدام محکوم شده‌است ،اعلام کنند. لازم است جوانان کرد مبارزاتشان را نیرومند تر کنند ومانع اقداماتی این چنینی، از سوی رژیم شوند.
روژهه لات

دوشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۸

جوانان سلحشور این خطه با عزمی راسخ و ایمان به خدای منان بپاخاسته اند




ای مردم مظلوم بلوچ ، ای عشیره زندانی ، دیگر زمان اندیشیدن به پایان رسیده و شعله فروزان مبارزات بلوچستان ، این دیار غیور مردان هرروز بیش از پیش فروزان می شود و دژخیمان هر روز زبونتر و ضعیفتر و بی بنیه تر از دیروزشان
جوانان سلحشور این خطه با عزمی راسخ و ایمان به خدای منان بپاخاسته اند و در گاه نبرد با این اهرمن خویان هر روز حماسه ای نو می آفرینند و همچون سیلی خروشان سدها را یکی پس از دیگری در هم می کوبند
این اشک خواهرانی است بی برادر، بپاخاسته همچون سیلی خروشان
این آه مظلومانیست بی یاور که ستونهای استبدادشان را می لرزاند
این نعره ایست ازعمق کویری در بند که بند بندگیمان را می گسلاند
این ضجه مادرانیست بی پسر که با گلوله مبارزان ، سینه دژخیمان را می دراند
ای مردم در بند من گاه ، گاه نبرد است
بند بندگی را بدرید و دلاورانه حماسه آفرین شوید
بی مهابا به صف ضحاکان زمان بتازید و شبانگاه بندگی و بردگی فرزندانتان را با خروش عاشقانه خویش به آتش کشید و در این نبرد سرنگون ساز به خدایتان اعتماد کنید و نصرت او را بطلبید و به ذات پاکش قسم که نصرت خواهد کرد دلباختگان راهش را

یارمحمدزهی - خاش
yarmohamadzehii@yahoo.com

هشدار فرمانده سپاهی در مورد سقوط حکومت


اگر تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فرماندهان نیروهای نظامی در ایران هرگونه مشارکت خود در امور سیاسی را رد می‌کردند، در روزهای پس از انتخابات تعدادی از آنها به ویژه در سپاه پاسداران تقریبا به طور روزانه به ارائه تحلیل سیاسی پرداخته و بعضا از نقش خود در سرکوب برخی جریانات سیاسی نیز خبر داده و آن را وظیفه ذاتی خود اعلام می‌کنند. روز گذشته سردار جوانی، رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران که در حوادث پس از انتخابات با طرح مساله لزوم بازداشت و محاکمه موسوی و کروبی، همواره خبر ساز بوده است، گفت: "در این انتخابات برای اولین بار برخی نامزدها مدعی تقلب در انتخابات شدند و با درگیری و اغتشاشاتی كه به وجود آوردند، عده‌ای را كشتند و به عده‌ای صدمه رساندند، از جمله 9 بسیجی كه در این جریانات شهید شدند". جوانی همچنین نسبت به خطر "سقوط" حکومت هشدار داد و اظهار داشت: "این موضوع حساس‌ترین آزمون در این دوران است و اگر غفلت كنیم نتیجه‌ آن تنها یک سال عقب افتادن نیست، بلكه سقوط است". رییس اداره سیاسی سپاه بار دیگر بر ادعای پی‌گیری سناریوی انقلاب مخملی از سوی نامزدهای اصلاح طلب تاکید کرد و افزود: "برخی معتقدند كه این انقلاب به نام انقلاب مخملی صورت نگرفته است و این قضیه یک توهم است، اما یكی از استراتژی‌های انقلاب‌های مخملی این است كه بگویند اگر حزب ما رای نیاورد بگویم تقلب صورت گرفته است؛ چرا كه استراتژی آن‌ها پیروزی به هر قیمت بوده است". وی تاکید كرد: "دشمن ما به سمت شیوه‌ها و توطئه‌های پیچیده رفته است؛ بنابراین ما باید از انقلاب‌مان با چنگ و دندان حفاظت كنیم". اظهارات جوانی که طی آن نامزدهای اصلاح طلب برای اولین بار به "قتل" متهم شده‌اند درحالی مطرح شده است که یک روز پیش از آن فرمانده کل سپاه پاسداران نیز در اظهاراتی گفته بود: "ماجرای ایجاد شبهه در انتخابات، اجرای دستورالعمل‌هایی بود که در مراکز جاسوسی و ضدانقلابی در خارج از کشور طراحی شده بود و عده‌ای هم در داخل کشور اجرای آن را به عهده داشته‌اند". سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری در ساری روز شنبه اظهار داشت: " خواسته‌ها و مطالبات واقعی ملت ایران در جریان رأی به رئیس جمهور منتخب تجلی یافت و حقیقت ماجرا، شکل گیری فضای جدید سیاسی در جغرافیای ایران اسلامی بود و ملت ایران در این عرصه به شکل مشخص مخالفت خود را با فقر، فساد، تبعیض و بی عدالتی اعلان نمودند". فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نقش و کارکرد سپاه و بسیج در شرایط فعلی گفت: "فلسفه سپاه و بسیج استمرار انقلاب و محتوای اسلامی آن است و این حقیقتی است که از آموزه‌های ائمه اطهار (ع) به ما رسیده است و برای نیل به این حقیقت باید تهدیدات مختلف علیه پیاده سازی این اهداف را درست بشناسیم و خاکریزهای دفاعی در نقاط مناسب مستقر نمائیم". سرلشکر جعفری همچنین تاکید کرد: "با توجه به استقلال نسبی اقشار بسیج، فرماندهان بسیج در تمامی بخش‌ها به‌ویژه بخش‌های غیرنظامی، دارای وظایف مختلفی هستند و برای مقابله با تهدیدات نرم می‌توانند به مقتضای شرایط منطقه‌ای برنامه‌‌ریزی و اقدام نمایند و آحاد بسیجیان نیز در این زمینه می‌توانند نقش موثری ایفا نمایند زیرا سپاه و بسیج نمی‌‌توانند، بنشینند دشمنان انقلاب از طرق فرهنگی و سیاسی مسئله تغییر و ایجاد انحراف در مسیر راستین انقلاب و ارزش‌ها را تعقیب نمایند". موضع‌گیری های جدید فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بر ضد گروه‌های اصلاح‌طلب در پی حمایت حسن فیروزآبادی، رییس ستاد كل نیروهای مسلح از وزرای معرفی‌شده توسط احمدی‌نژاد صورت می گیرد؛ امری که به گفته ناظران در تاریخ سیاسی پس از انقلاب بی سابقه بوده و نشانه‌ای دیگر از دخالت بی مرز نیروهای مسلح در عرصه سیاست کشور است.

نویسنده:نادر کرمي

ایران ب ب ب

کروبی جزئیات یک تجاوز جنسی را افشا کرد

مهدی کروبی رئیس سابق پارلمان ایران ویکی ازنامزدهای معترض به انتخابات ریاست جمهوری گذشته امروز دوشنبه 24 – 8 – 2009 جزئیات تازه ای از تجاوزجنسی به یکی از بازداشت شدگان درزندان های ایران را منتشرکرد.اقای کروبی درسایت رسمی حزب اعتماد ملی که خود ریاست آنرا برعهده دارد همزمان با دیدار با کمیته پارلمانی حوادث اخیر اظهارات یکی از قربانیان تجاوز جنسی در زندان های ایران را افشا کرده است.این فرد بازداشت شده توضیح می دهد که بعد از شرح موضوع تجاوز جنسی در زندان برای کروبی نامبرده " روزهای فراوانی را با من نشست و برخاست و تجربه زندگی در کنار ایشان بود که بعد از مدتی توانستم غرور له شده و شخصیت تکیده خود را بازیابم ."او همچنین می افزاید : " بنا به سخنان ایشان ( کروبی ) اگر کسی که با دست و پای بسته و بدون اینکه از خود قدرتی داشته باشد مورد تجاوز قرار گیرد نه تنها گناهی نکرده بلکه مظلوم نیزواقع شده است."این فرد که قبل از دیدار با مهدی کروبی قصد خودکشی داشت اظهار کرد :" روزها طول کشید تا حالم کمی بهترشد وتوانستم خودی بازیابم و با این موضوع کناربیایم و فکرخودکشی را از سربیرون کنم وخودم را دوباره احیا کنم ."او دراین اظهارات به دیدار با نماینده دادستان برای شرح اتفاقی که در زندان برای او رخ داد اشاره می کند ومی گوید که آن فرد که خود را آقای محمدی معرفی کرد : " بعد ازصحبت کردن با من و دیدن , وضعیت تاسف بارم بسیار با ملاطفت با من صحبت کردند ویکسره با شرح های من اظهار تاسف می کردند ومی گفتند وای بر ما و تمامی سوالاتشان درجهتی بود که به شناسایی محل زندانی من و اشخاص ضارب من مربوط می شد به جاهایی هم رسیدیم و ایشان چند جا را حدس زدند."این قربانی تجاوز جنسی روز بعد با سه نفردیگری از قوه قضائیه دیدار کرده وتوضیح می دهد که :" ساعت حدود 2 بود که سه نفراز طرف منبع دیگری از قوه قضائیه به دفتر آقای کروبی آمدند و پس از آن برگه بازجویی جلویم گذاشتند - نمی دانم من متهم بودم یا شاکی- قاضی مقدمی و 2 نفر دیگر مشغول بازجویی ازمن شدند ابتدا ازمن پرسیدند شما ازچه کسی شاکی هستی ؟ من گفتم من شاکی نیستم وفقط اتفاقی را که برایم افتاده برای آقای کروبی بازگو کردم."او با اشاره به اینکه افراد مذکورسوالات بی ربطی درمورد علت مطرح کردن موضوع با مهدی کروبی پرسیدند پس از 3 ساعت " به ایشان اعتراض کردم."او در ادامه می افزاید : " ایشان به من گفتند ما نمی دانیم تو راست می گویی یا نه تو ادعای سنگینی می کنی . کل نظام مقدس را زیر سوال بردی ما از کجا بدانیم که تورا تطمیع نکرده اند؟ ووقتی که من گفتم شما مثل اینکه یادتان رفته است مسئله چیست به ظاهر خواستند سئوالاتی در این خصوص کنند سئوالاتی از این دست که دخول تا کجا بوده و آیا آن شخص ارضا شده است یا نه؟ که این سوالات بیش از پیش باعث تخریب روح وروان من شد."بعد ازگفتگوی این افراد با این قربانی او را برای معاینه به پزشکی قانونی برده و درآنجا درپاسخ به سوال فرد مذکورمبنی بر اینکه " چرا با بچه ها اینکار را کردید و چرا اینجور کردید مگرما چه کار کردیم؟ یکی از نمایندگان قوه قضائیه به او گفت : " وقتی رهبری فرمودند انتخابات درست بوده یعنی بوده که من گفتم نعوذ بالله که رهبری خدا نیستند و معصوم هم نیستند که بعد دیدم دارد به سفسطه می کشاند که بازسکوت پیشه کردم."بعد از پایان معاینه دکتر پزشکی قانونی به این فرد گفته بود : " دو نامه می دهم تا شرح درمانت را پزشکانی که رفته ایی برای من بنویسند تا نظر دهم."او ادامه می دهد که : " آن مامور این نامه ها را به من نداد وهرچه به او گفتم که من خودم دیدم که آن نامه ها را گرفتی هاشا کرد بعد هم زمانی که منتظر جواب بودیم مامور به من می گوید من فکر نمی کنم کسی اینکار را بکند بعد هم به من تهمت دروغگویی می زند ومی گوید می دانی اگر نتوانی ثابت کنی چه بلایی سرت می آورند؟ "
العربیه

حوزه علمیه عظیم آباد زابل بلوچستان نماد مظلومیت پایگاه‌های دینی



سنی نیوز: به مناسبت اولین سالگرد تخریب حوزه علمیه عظیم آباد زابل توسط جمهوری اسلامی!آن صبحدم که طلاب خردسال حوزه با ضرب و شتم از خواب بیدار شدند هرگز فکر نمی‌کردند تا ساعتی دیگر کلبه‌های محقر حوزه محبوب و دوست داشتنی شان به تلی از خاک تبدیل خواهد شد.
حوزه‌ای که اگر چه در آن از مظاهر و زخرفات دنیوی چیزی به چشم نمی‌خورد اما صفا و صمیمیت در آن موج می‌زد. آنان اصلا نمی‌دانستند که این افراد خشنی که بدون اجازه وارد خیمه‌های شان شده اند کی هستند و چه می‌خواهند؟!. سوالشان هم در این مورد با یک سیلی، مشت یا لگد جواب داده می‌شد.هنوز خورشید پرتوی نورانی و گرمش را بر زمین نیانداخته بود که بلدوزرها دندانهای بی رحمشان را بر پیکر کلبه‌های گلی و خیمه‌های فرسوده فرو کردند و آنگاه که خورشید چشم بر جهان گشود نظاره‌گر چکیدن قطره‌های خون مرکز دینی‌ای بود که از نیش بیل بلدوزرها آرام آرام می‌چکید و پیکر قطعه‌ای از زمین را لاله گون می‌کرد.
آن روز خورشید دیگر صدای قرآن را از آنجا که مدتها با جان دل گوش کرده بود نمی‌شنید.
صدای ناله و فغان مردم روستا و طلاب خردسال حوزه جای طنین زیبای قرآن را گرفته بود.
مشاهده این صحنه برای خورشید هم غیر قابل تحمل بود . او دیگر توان مشاهده این جنایت را نداشت و خیلی دلش می‌خواست برگردد و از همانجا که طلوع کرده بود غروب کند و پرتو زیبای نورش را از آن خونخواران و جنایت پیشگان دریغ ورزد تا شاید دلش کمی آرام گیرد اما کاری از دستش ساخته نبود چرا که او مامور روشنی بخشیدن بر روی کره خاکی بود اگر چه از نور زیبایش برخی گرگ صفتان نهایت سوء استفاده را ببردند.و اما قرآنها که هر روز منتظر صبح گاهان بودند تا با دستان کودکی معصوم باز شوند و بوسه‌ای نرم از لبان کودکی بی گناه نثارشان شود و صوت زیبای کلامشان از حنجره فرشته صفتانی در فضا طنین انداز شود آن روز شاهد بیرحمانه‌ترین جنایات انسان صورتان دیو سیرت بودند.
ورق‌های زیبای کلام وحی همچون گلی زیبا در زیر تایرهای بولدوزرها پرپر می‌شد و ناله «هل من ناصر ینصرنی» سر می‌دادند اما کسی صدای شان را نمی‌شنید.آری، حوزه علمیه عظیم آباد زابل در یک چشم به هم زدن تخریب شد و بسیاری از اساتید و طلاب آن به اسارت برده شدند.
اما از آنجا که خداوند می‌خواهد ظالم را رسوا کند در اندک زمانی تصاویر این جنایت دست به دست و خانه به خانه گشت تا مجرم رسوا و رسواتر گردد
مجرمان که دیدند اگر مانع انتشار تصاویر نشوند رسوایی شان عالم را فرا می‌گیرد شروع به تعقیب و گریز و بازداشت افراد بی گناه نمودند و در بازداشتگاه‌های مخوف چنان آنان را تحت شکنجه قرار دادند که اعتراف نمایند که قرآنها را خودمان در زیرآوار کردیم و در جلو دوربین بیرون آوردیم تا سبب بدنامی نظام گردد!!.
شکنجه‌های طاقت‌فرسا آنان را وا داشت تا بگویند قرآن را با دست خود در چاه فاضلاب انداختیم و چیزی نمانده بود تا آنان را وادار نمایند که اعتراف کنند که خودمان برای بدنامی نظام بلدوزر کرایه نموده حوزه را تخریب نمودیم!!.
اما دیگر دیر شده بود و این شکنجه‌ها و اعتراف گرفتن‌ها نتوانست آب رفته را به جو باز گرداند و حوزه تخریب شده زابل به عنوان نماد مظلومیت پایگاه‌های دینی تا ابد در تاریخ ثبت شد.

یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸

سرشارم از طغیان سرشارم از خروش


سرشارم از طغیان سرشارم از خروش ، سرشار از حسی عجیب ،شاید احساس آزادیخواهی تعلیق شده، شاید الهام رهایی و شاید آتش فریادی زیر خاکستر سکوت هر گاه میاندیشم که دشمنانم با چه عزم و اراده ، پشتکار و سختکوشی در صدد سوزاندن ریشه و وجود من هستند...وقتی احساس می کنم که دژخیم برای امتداد خط جنایت و نسلکشی و به بند کشانیدن آزادگان سرزمینم چه رنجی را به جان میخرد...،هنگامی که میدانم دشمن با چه جدیتی در حال صف آرایی در برابر خلق مظلوم و ستمدیده من است و کوی و برزن دیارم صحنه تاخت و تاز و لگدمال شدن شرافت و عزتم است...وقتی فریادهای داد خواهی مظلومان سرزمینم را می شنوم حسی غریب ولی بی نهایت از ماورای وجودم به جنبش و تکاپو در می آید،حسی که چونان موجی سهمگین که تنها پیش رو را می بیند و در نوردیدن را می داند در وجودم به حرکت در می آید و مرا به دگر بودن می خواند و من اکنون دگر سد نخواهم شد این روان ویرانگر را و نخواهم شکست این موج هولناک را
راهیگ

پس بگرد تا بگردیم

آیت الشیطان عباسعلی سلیمانی نماینده خامنه ای تروریست و به اصطلاح امام جمعه شیعان مهاجر مقیم اقلیم بلوچستان در جمعه گذشته همچون ارباب محلیش شهریاری جنایتکار جنگی این چنین یاوه گوییهایی کرده اند که اصلا لازم به توضیحاتی بر آن نیستوی حرف از تبعیت از رهبری به عنوان بیمه میزند زیرا نزد یک دیکتاتور شما وقتی بیمه هستید که تمام و کمال مطیع و مزدور وی باشید و در این راه همچون خودش عمل کرده و در جنایت و ایجاد فضای رعب و خفقان از هیچ امری فرو گذار نکنیدسلیمانی و همپالکیهایش همچون شهریاری و حجت الشیطان حمیدی و دیگر جنایتکارانی مثل نوکران خامنه ای در سپاه 23 سلمان تا بدینجا بیمه گرفته اند به خیال باطل خود ولی غافلند از آنکه اولا بیمه را الله می دهد و بعد مردم و تاریخ گواه این مدعاست که هیچ دیکتاتور و رژیم توتالیتری جاوید و پاینده نبوده استدر ادامه سلیمانی از کوتوله سیاسی رژیم یعنی احمدی نژاد آنچنان تعریف و غلو نموده به این پندار که هر کس در مورد این معشوقه آقا غزلسرایی کند بیشتر مورد لطف و مرحمت قرار خواهد گرفتاو غافل از آن است که ملت بلوچ و اهل سنت ایران و مردم ایران دیگر بندهای زبونی و سکوت را شکسته اند و و این فدایت شومها کار به جایی نخواهد برد و بالخصوص در اقلیم بلوچستان پایه های رژیم آخوندی آنچنان دچار لرزه شده اند که بطور مثال همین کوتوله سیاسی احمدی نژاد در آخرین سفرش به بلوچستان از رعب و وحشتی که فرندان غیور و سلحشور این مرز بوم بر آنان مستولی کرده اند تنها مسافتی حدود 2 کیلومتر یعنی از فرودگاه زاهدان تا استانداری و مقر اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات واقع در میدان آزادی را پیمود و بی درنگ و بدون اجرای برنامه های از پیش تعیین شده فرار را بر قرار ترجیح دادملت بلوچ که دیگر واقفند بر این خیمه شب بازیهایی مثل انتخابات ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس و در نظام دیکتاتوری این گونه ترمها خالی از معنا و مفهومند و به یک حساب از این نوکرکان و مزدوران هیچ گلایه ای نیست چون به مانند نوکرک سلطان محمود غزنوی اینان نوکر آقایند نه نوکر بادمجاندر پایان لازم است نکته ای را به خامنه ای ترورست و نوکرکان محلیش یادآور شویم هر بیمه ای که دل تنگتان می خواهد بکنبد ، بکنید ولی به یاد داشته باشید که فرزندان بلوچستان و اهل سنت ایران دشمنان شمایانند و هر فرصتی را مغتنم شمرده تا بر پایه های پوسیده شما به حول و قوه الهی بتازند پس بگرد تا بگردیم
فرزند بلوچستان
الف.ب.
لینک خبر

singles for dating