دوشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۸

سگهای حکومت چه خوب بو می کشند

سهراب سلیمانی، مدیر کل شکنجه گاههای استان تهران به ایسنا گفته است “محسن روح‌الامینی و محمد کامرانی بر اثر بیماری مننژیت که پیش از انتقال به زندان به آن مبتلا بوده‌اند، جان باخته‌اند.”
همچنین نحوه شهادت این دو را این گونه شرح داده است که “روح‌الامینی و محمد کامرانی جزو یک مجموعه بودند که باید تحویل اوین می‌شدند. روح‌الامینی در مسیر زندان و در خودروی اعزام حالش بد می‌شود و توسط عوامل و نیروهای امنیتی به بیمارستان منتقل شد و آقای کامرانی دو یا سه ساعت بعد از روح‌الامینی در زندان حالش به هم خورد.” و در مورد اخباری مبنی بر شکنجه شدن آنان افزوده “این حرف‌ها را افراد ضد انقلاب، معاند و مخالف میِ‌زنند“،
این مسئول شکنجه گاههای حکومت در مورد “تزریق ماده‌ا‌ی به بازداشت‌شدگان در هنگام بازجویی که عوارض مغزی و قلبی دارد” و همچنین “شکنجه” و “سلول انفرادی” پاسخ داده است که “این حرف‌ها را افراد ضد انقلاب، معاند و مخالف می‌زنند و حداقل در جایی که من مسئول هستم چنین چیزی امکان ندارد و هیچ گونه رفتار خلاف شان اداری، انسانی و اخلاقی، تحت هیچ شرایطی انجام نمی‌شود و بعید می‌دانم کسی ادعا کند که فردی در مجموعه زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشد و اتاق‌های ما سوئیت است و انفرادی وجود ندارد“
حال باید پرسید آیا پدر محسن روح الامینی که اعلام کرده، هنگامی که جسد محسن را دیده است، متوجه شده که دهان وی خرد شده است و همچنین بعد از مجروح شدن، به او نرسیده‌اند تا خون او عفونی شده و دچار تب شدید بالای ۴۰ درجه گردیده و از شدت تب، دچار بیماری مننژیت شده است و یا خانواده ی محمد کامرانی که اعلام کرده اند که محمد بر اثر خرد شدن فک، دهان و دندان و عفونت شدید جان باخته است، هم افراد ضد انقلاب، معاند و مخالف هستند؟
آیا این گونه مزخرفات به معنای جریحه دار تر کردن خاطر این بازماندگان نیست ؟
آیا این سوال پیش نمی آید که چطور در میان این همه جمعیت نیروهای سرکوبگر دقیقا افرادی که از پیش بیماریهای قلبی و عفونی و هزار و یک جور بیماری دیگر داشته اند شناسائی کرده و تنها آنان را دستگیر کرده اند و تمامی آنها هم قبل از رسیدن به زندان جان باخته اند ؟
آیا این نیروها در کنار سگهای پلیس با این تفاوت که بجای پیدا کردن مواد منفجره و سلاح و مواد مخدر ، انسانهای بیمار را بو می کشند آموزش دیده اند؟
اگر این افراد دارای بیماری بوده اند ، پس چگونه است که روی بدن آنها آثار کبودی و شکستگی وجود دارد ؟
آیا این آثار در اثر تلاش نیروهای فداکار سرکوبگر برای دادن تنفس مصنوعی و یا ماساژ قلبی بوجود آمده است ؟
این سخنان در حالی که خانواده ی امیر جوادی فر ، یکی دیگر از قربانیانی که در زندان جانباخته ، در روزنامه ی سرمایه با رد هرگونه بیماری امیر اعلام کرده اند که وی در زندان جان باخته و مقام‌های امنیتی از آنها خواسته‌اند که بگویند فرزندشان سابقه بیماری داشته است ، جز توهین به شعور مردم و همچنین بازماندگان داغدار چه معنایی دارد ؟
در پایان در مورد این سخن این مسئول که گفته است “ما انسان هستیم و انسان را نگهداری می‌کنیم” باید ضمن سوال از اطمینان ایشان به “انسان” بودن خود و آنانی که دستور شکنجه ها را صادر کرده اند ، خاطر نشان کرد که در شکنجه گاههای حکومت “انسانها” توسط سگهای حکومت دریده می شوند.

هیچ نظری موجود نیست:


singles for dating