سردار ذوالقدر جانشين فرماندهی سپاه محمد رسولالله(ص) گفت: من خود شاهد بودم زمانی كه نيروی انتظامی برای متفرق كردن افرادی كه در كنار يكی از پايگاههای بسيج تجمع كرده بودند اقدام كرد، تيرهايی از داخل جمعيت به سوی خود جمعيت شليك میشد.خوب با چنین شاهد گردن کلفتی حرف حساب شما و جهان چیست؟ وقتی یک سردار میگوید خودش شاهد بوده پرونده اصولاً بسته میشود و نیروی انتظامی میتواند دست از متفرق کردن افراد برداشته برود دادگاه شکایت کند. سردار ذوالقدر در آن صحرای کربلایی که به وجود آمده بود، بیشتر از یک برگ چغندر به حساب نمیآمد. نیروهای انتظامی سوار بر موتور با قمه و کلت و گاز اشک آور و باطوم گریه آور مشغول متفرق کردن افراد بودند وقتشان کجا بود بروند وسط جمعیت تفنگ را از دست طرف بگیرند و به او بگویند آقاجان چرا از وسط جمعیت به خود جمعیت تیر در میکنی. فکر میکنید سردار با آنهمه یال و کوپال و مدال و درجه که حتمن چهار پنجتا چپ اندر راستی داشته جایگاه شهود را ترک میکند و میرود «تیرانداز» ملعون را میگیرد؟ شما سردار نبودهاید که بدانید سردارها چگونه رفتار میکنند. کدام سرداری تا حالا آدمی را نجات داده؟. سردارها میدانند که مردم به هر حال مردنی هستند، آنها نظام را به خاطر میسپارند. به همین خاطر است که روز به روز سردارتر و صد البته «شاهدتر» میشوند.
عبدالقادر بلوچ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر