

این اشک خواهرانی است بی برادر، بپاخاسته همچون سیلی خروشاناین
آه مظلومانیست بی یاور که ستونهای استبدادشان را می لرزاند
این نعره ایست ازعمق کویری در بند که بند بندگیمان را می گسلاند

این ضجه مادرانیست بی پسر که با گلوله مبارزان ، سینه دژخیمان را می دراندای مردم در بند من گاه ، گاه نبرد استبند بندگی را بدرید و دلاورانه حماسه آفرین شویدبی مهابا به صف ضحاکان زمان بتازید و شبانگاه بندگی و بردگی فرزندانتان را با خروش عاشقانه خویش به آتش کشید و در این نبرد سرنگون ساز به خدایتان اعتماد کنید و نصرت او را بطلبید و به ذات پاکش قسم که نصرت خواهد کرد دلباختگان راهش را
برادر یارمحمدزهی - خاش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر